🕊 𝑭𝑶𝑶𝑳 🕊
  • Reads 64,305
  • Votes 15,807
  • Parts 37
  • Reads 64,305
  • Votes 15,807
  • Parts 37
Complete, First published Apr 06, 2020
─بدون‌شک الهـه‌ی بدشانسی بایـد جلوی چانیـول لُنگ مینداخت؛ یا حتی بیشتـر از اون، فرش قرمز جلو پاش پهن میکرد و با احترام سـوار لیموزین میکردش. حالا فکر میکنید چی باعث همه ایـن بدبختی‌هاش شده؟ درستـه، کریس وو؛ همـون پسـره‌ی چینی-کاناداییِ مغرور که علاقه‌ی خاصی به تـور کردن دخترایی داره که با چانیول قرار میذارن.🕊

༆𝓝𝓪𝓶𝓮: FOOL
༆𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: کمدی، عاشقانه، کالج، اسمات.
༆𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: کریسیول، سهبک
༆𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻: 𝑩𝒍𝒖𝒆𝑪𝒍𝒐𝒖𝒅☃︎
༆𝓢𝓽𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓷𝓽: #Full
༆𝒜𝓰𝓮𝓼: +15

🏅𝑹𝒂𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈𝒔:

1 in #fanfiction
1 in #lgbtq
1 in #Boyxboy
1 in #کریسیول
1 in #سهبک
1 in #طنز
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 🕊 𝑭𝑶𝑶𝑳 🕊 to your library and receive updates
or
#7kris
Content Guidelines
You may also like
I'm not  virgin ⛓️⚖️  by setareh100
49 parts Ongoing
I'm not virgin ⛓️⚖️من باکره نیستم کاپل: کایهون، چانبک، شیچول، کریسهو ژانر: امگاورس، انگست، درام، اسمات خلاصه: از وقتی به سنی رسید که تونست تفاوت آلفا و امگا رو بفهمه، تو سرش کوبیدن که یه امگا حق نداره با کس دیگه ای به جز الفاش باشه. از ماهیت جنسیش متنفر بود... از جامعه ای که توش به دنیا اومده و بزرگ شده بود متنفر بود! چرا یه امگا باید به خودش سختی میداد و دوران هیت رو تو تنهایی کامل میگذروند؟! فقط به خاطر اینکه باکره بمونه و آلفاش اولینش باشه؟! دنیا براش، وقتی که تو اولین هیتش در اتاقو به روش قفل کردن و نذاشتن بیرون بره تموم شد. بیرون نرفتن به چه جرمی؟! به خاطر اینکه ممکن بود با الفای دیگه ای بخوابه و بعدا با جفت گیری الفای خودش ابروش بره؟! به درک... سهون هیچ وقت همچین چیزی رو نمیخواست! هیچ وقت درک این فلسفه مسخره رو که باید هیتش تو سختی و عذاب بگذرونه نفهمید... بدنش برای خودش بود، جسمش برای خودش بود... پس قانون رو زیر پا گذاشت... با اولین الفایی که دلش خواست رابطه برقرار کرد و خودشو از صفت باکره بودن نجات داد. مهم نبود که خانواده اش یا جفت اینده اش چه فکری میکنن! حتی براش مهم نبود که جفت اینده اش قبولش کنه یا نه... اون الفاهای از خودراضی با هرکی که میخواستن میخوابیدن اما موقع جفت گیری یه امگا دست نخورده و باکره میخوا
You may also like
Slide 1 of 10
Your eyes tell || VK || Completed cover
My Dad(بابای من) _ Mini Fiction  cover
I'm not  virgin ⛓️⚖️  cover
پرسه در نیمه شب cover
seven⁷ cover
" Love Again " [Complete] cover
لورنزو | Lorenzo cover
•••[ Aphrodite ]•••  cover
•𝑳𝒐𝒖𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒄𝒍𝒆𝒂𝒓༄ cover
🍭 𝐵𝑟𝑒𝑎𝑘𝑖𝑛𝑔 𝐵𝑎𝑑 𝐿𝑢𝑐𝑘 🍭 cover

Your eyes tell || VK || Completed

49 parts Complete

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29