Vision Of Gideon 👁 | TAEJINYOONKOOK | Persian
  • Reads 20,894
  • Votes 2,934
  • Parts 18
  • Reads 20,894
  • Votes 2,934
  • Parts 18
Complete, First published Apr 07, 2020
Mature
[Completed]

و فرشته خداوند نزد او ظاهر شد و به او گفت: "خداوند با تو است ، تو مرد توانایی هستی."

گیدئون به او گفت: "ای پروردگار من، اگر خداوند با ما باشد، پس چرا این همه ما را ناکام کرد؟ و کجاست که همه معجزات او که پدران ما به ما از آنها گفتند، کجا هستند؟ اما اکنون خداوند ما را رها کرده است."

گیدئون خدا را بیش از هر کس می پرستید و دوست داشت، حتی در روزهای سخت. وقتی خدا درست جلوی چشمانش ظاهر شد، او را مبهوت کرد و از گیدئون خواست که فتح خود را در اسرائیل رهبری کند. با این حال گیدئون مرد جوان و مرددی بود، پس او هرگز در پرسش اینکه آیا دیدگاههای او حتی واقعی است، متوقف نشد  ولی نه!

سپس خدا بازگشت و دوباره و دوباره خودش را به گیدئون نشان داد و او را به انتخاب شمشیر خود اطمینان داد ، زیرا او واقعاً واقعی بود، در کنار او بود و در هر جنگ از او نگهبانی می کرد.
و پس از پیروزی در فتح، خداوند هرگز دوباره ظاهر نشد...
***
چی میشد اگر خدا هیچوقت گیدئون رو ترک نمی کرد؟


✒ me & @my_blueside_demian 🧡🌿❄
Omegaverse🐺
- taejinyoonkook(⚠️4some⚠️)

Started : 2020.04.07
Ended : 2020.06.22
🎶vision of gideon - sufjan stevens🎶
All Rights Reserved
Sign up to add Vision Of Gideon 👁 | TAEJINYOONKOOK | Persian to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
ຯChernobyl | Vkookᵃᵘ by _vantesea
37 parts Ongoing
❅Summary: داستان عاشقانه و متفاوتی در سال ۲۰۸۶ میلادی، پروفسور تهیونگ کیم و تیم تحقیقاتیش به سرزمین گمشده‌ای سفر می‌کنن، سفری که باعث تغییرات زیادی در زندگی اونها خواهد شد. ••→ _ تو سال ۲‌۰۸‌۷، تو این نقطه از تاریخ دیگه انسانیت و اخلاق به درد آدمها نمی‌خوره... الان آدمها می‌دون تا از حقیقتا فرار کنن، می‌جنگن تا زنده بمونن، تا آخرالزمان اون‌هارو داخل خودش نکشه! اینجا دیگه انسانیت جواب نمی‌ده پروفسور کیم! لبخند تلخی زد و نگاهش رو از چشمان سبز رنگ مرد رو به روش گرفت: _واسه من مهم نیست چه اتفاقاتی داره میفته، من به دویدن ادامه دادم تا انسانیت درونم زنده بمونه، من می‌جنگم تا اونو نجات بدم، شما درک نمی‌کنید، نمی‌فهمید آخرالزمان من وقتی اتفاق می‌افته که چشمهای اون رو غمدار ببینم... این عقیده‌ی همه‌ی سیاست مدار هاست؟؟ متاسفم قربان، آخرالزمان نابودی زمین و انفجار خورشید نیست، آخرالزمان وقتیه که امید مردمِ دنیا رو نابود کرده باشید!!! ☢: داستان این آیو با فاجعه‌ی چرنوبیل رابطه مستقیمی نداره و دوره زمانیش به صدسال پس از اون واقعه برمی‌گرده و فضای متفاوتی با باقی داستان ها داره. وضعیت: درحال آپ. Couples: Vkook, Hopemin. Genre: Sci-Fi, Romance, Thriller, angst, Smut 🔞 Wr: Vante 3.#Thriller
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
You may also like
Slide 1 of 10
since you got away... cover
Anemone  cover
پرسه در نیمه شب cover
ຯChernobyl | Vkookᵃᵘ cover
My birthday wish [Completed] cover
✧HOME✧ cover
⚔ 𝙈𝙖𝙩𝙩𝙝𝙖𝙣 ⚔ •𝘏𝘰𝘱𝘦𝘮𝘪𝘯• [Completed] cover
Mint [Yoonmin]~ Completed cover
لورنزو | Lorenzo cover
உ Solitary Cell cover

since you got away...

14 parts Complete Mature

از وقتی دور شدی... 👻 💙 💙 💙 کاپل اصلی : یونته کاپلای فرعی: کوکمین و نامجین 🐯🐱 🐥🐰 🦙🐨 خلاصه: خب تقریبا ریل لایف فیکه، در مورد زندگی روزانه بنگ تن به تازگی با دوری یونگی عزیزمون بخاطر جراحی دستش تهیونگ چیز های جدیدی رو حس میکنه... کوکمین شیطونمون همچون حقیقت باهمن و با شیطنت گاهی مومنت دست آرمیون میدن! و البته نامجین دوست داشتنی که مثل پدر و مادر بنگتنن. 💫 💜 💙 ژانر این فیک:عاشقانه، ریل لایف، اسمات ، خشن و...