‍↱ Asylum for a feeling ⛓
  • Reads 1,761
  • Votes 427
  • Parts 2
  • Reads 1,761
  • Votes 427
  • Parts 2
Complete, First published Apr 18, 2020
┃کاپل: کایسو
│ژانر : رمنس، جنایی
┃وضعیت : دوشاتی | هپی اند

----------------------↷برش ↶------------------------

_پس اون یه قاتله ؟ 
_تقریبا سه قتل ...
اولیش وقتی سیزده سال داشته انجام داده... دست نا پدریش از مچ قطع کرده ...بعد چند ماهم دیک یکی از پرستارای تیمارستان بریده 
یکی از نگهبان ها با حالت انزجار فحشی داد و پایین تنش رو چنگ زد 
_دارید برای هم داستان سکسی تعریف میکنید ؟ 
یکی از زندانی ها فریاد کشید و صدای خنده چند نفرو بلند کرد 
افسر ارشد انگشت وسطش رو به سمت زندانی گرفت و حرف هاشو ادامه داد 
_بعدش به زندان منتقل شده اما نتونستن کنترلش کنن پس توی تیمارستان یه سلول براش ساختن ...الانم اینجاست چون درست بعد از درمان کاملش همسایشو به حدی کتک زده که الان توی کماست
All Rights Reserved
Sign up to add ‍↱ Asylum for a feeling ⛓ to your library and receive updates
or
#2feeling
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
39 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
22 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــ -میتونی بکشیش.. دیگه برام اهمیتی نداره پدر.. من هیچوقت به دست و پات نمیوفتم بخاطر کسی که هیچوقت دوستش نداشتم! ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
You may also like
Slide 1 of 10
[•My Ballerina Lover•] cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
Together  cover
Dear Mr Stranger! ( ChanBaek )  cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
Revenge  cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
✨Crisis of twenty years ✨ cover
PERFECT  cover

[•My Ballerina Lover•]

17 parts Complete

|•فیکشن•| |•معشوقه‌ی بالرینِ من•| کاپل: سکای «اصلی» ، چانبک «فرعی» ژانر: فلاف ، عاشقانه ، ملودرام ، اسمات خلاصه: کیم جونگین و اوه سهون از بچگی باهم بزرگ شدن؛ اما زمانی که ده سالشون میشه، جونگین و خانوادش برای همیشه از کره میرن. عشق و دوستی بینشون اما چیزی نیست که با فاصله و دوری از بین بره. حالا بعد از ده سال، جونگین به عنوان یه بالرین حرفه ای شروع به کار کرده و تور جهانی خودش رو برگزار می کنه. چی میشه اگه توی آخرین کشور یعنی سرزمین مادریش قدیمی ترین و بهترین دوستش رو دوباره ببینه؟ سهون و جونگین با حس های جدیدی روبرو میشن که هردوشون رو گیج می‌کنه اما در نهایت بهم برمی‌گردن مگه نه؟! |•کامل‌شده•| **** به هیچ‌وجه راضی به بازگردانیِ فیکم به هیچ کاپل دیگه‌ای نیستم و اگه ببینم برخورد می‌کنم. ممنون که بالرین رو می‌خونید 3>