•You came with rain: زیبایی برای هرکس معیار های متفاوتی داره... شاید زیبایی برای بکهیون ۲۶ سالهی نابینا خلاصه میشد تو شنبه هایی که کتابفروشی رنگ حضور یه مشتری ثابتو میگرفت. شاید زیبایی برای پارک چانیول خلاصه میشد تو شنبه هایی که به بهونهی گرفتن کتاب معشوقه ی نابیناش رو تماشا میکرد... •Prescribe me pain: اختلال بی حسی مادرزادی... نوعی بیماری ژنتیکی به شدت نادر که باعث عدم تولید پروتئین پیام رسان درد میشه... و اتفاقات زنجیرهای و پیچیدهی دیگهای که همه و همهشون فقط به یه نتیجه ختم میشن: حس نکردن درد اسم من بیون بکهیونه و من درد رو احساس نمیکنم... •Giggle at a funeral: چانیول، تابوت سازیه که از مشتری ای به نام بکهیون سفارش تابوت جدیدی رو میگیره. تابوتی که قراره میزبان بدن خود بکهیون باشه. و بک شدیداً اصرار داره چان تا چهارم ماه بعد اونو به قتل میرسونه... •Strawberries and Cigarettes: چانیول پانزده ساله میدونست نباید به پسر همسایه نزدیک بشه. همون پسر بدی که مادرش رفت و آمد باهاش رو ممنوع کرده بود. ولی همه چیز با یه درخواست فندک شروع شد. و تابستون اون سال برای چانیول با سیگار کشیدنای یواشکی، توت فرنگیهای شیرین و لب هایی که طعم این دو رو داشتند به یه بهشت ممنوعه تبدیل شد...All Rights Reserved