Text (Baekhyun fanfiction)
  • Reads 21,415
  • Votes 4,017
  • Parts 45
  • Reads 21,415
  • Votes 4,017
  • Parts 45
Complete, First published Apr 30, 2020
سلام ☺️🤗 من NSDP هستم و قراره براتون يه فنفيكشن ترجمه اي و متفاوت آپ كنم😉
خب اين داستان در مورد دختريه كه كه به طور مخفيانه بكهيونو دنبال ميكنه و بهش پيام ميده در حالي كه خودشو به بك معرفي نميكنه!
به نظرتون بك ميفهمه اون كيه!؟
All Rights Reserved
Sign up to add Text (Baekhyun fanfiction) to your library and receive updates
or
#154school
Content Guidelines
You may also like
till the end of the moon تا پایان ماه by whisperingLili
139 parts Complete
بالای برج شهر، در حالی که به آخرین حد توانم رسیده بودم، رهبر شورشی شمشیرش را بر گردنم گذاشت. او خندید و از "تان تای جین" پرسید: "همسرت یا دوشیزه یه، فقط یکی می‌تواند زنده بماند. کدام را انتخاب می‌کنی؟" گویو نگاهی به "یه بینگ‌شانگ" که در حال گریه بود انداخت و با نگرانی گفت: استاد کوچولو، او قطعاً تو را انتخاب می‌کند. "بینگ‌شانگ را آزاد کنید" تان تای جین بدون تردید دستور داد. دستبند یشمی گفت: اوه نه. من گفتم: نه. گویو تسلی داد: تان تای جین حتماً گمان میکرد که محافظان مخفی تو را نجات خواهند داد. تان تای جین واقعاً اینطور فکر می‌کرد، اما در آن روز، جلوی 300 هزار مرد، من به او لبخند زدم و از بالای برج شهر به پایین پریدم، زیر نگاه او شکسته م. و نه حتی یک ذره از بدنم را برای او باقی گذاشتم. این پایانی است که من برای تان تای جین انتخاب کرده‌ام. امپراتور جدید، تان تای جین، در سال اول "جینگ‌هه" یک شبه موهایش سفید شد. سپس به یک دیو دیوانه تبدیل شد که شهر را قتل‌عام کرد، حتی سر "یه بینگ‌شانگ" را نیز برید. و پس از سال‌ها عشق پر از رنج، من بالاخره بعد از رسیدن به نیروانا به قلمرو جاودانگان بازگشتم و امروز به‌عنوان یک پری کوچک بسیار خوشحالم. - خوشحال میشم نظر بدید. 🐣
You may also like
Slide 1 of 9
چند قدم تا تو cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover
my bunny🐰 cover
till the end of the moon تا پایان ماه cover
Unexpected  cover
NIGHT HUNTER - KOOKV cover
𝖡𝗅𝗈𝗈𝖽𝗒 𝖧𝖺𝗅𝗅𝗈𝗐𝖾𝖾𝗇🩸 cover
mojito 𓏲 KV cover
جهان خونین مافیا cover

چند قدم تا تو

88 parts Complete

انقدر مغرور هستیم که عاشق نشیم و انقدر مغرور هستیم که اگه عاشق شدیم بهش نگیم اما این غرور بدجور آتیشمون می زنه آتشی که عشقمون رو می سوزونه و از بین می بره...