این یک داستان متفاوته از دنیایی که شاید فکر میکنیم شباهت زیادی به دنیای ما داره؛ داستانی که نمیشه از کلماتش به راحتی گذشت و همهی شخصیتهاش، حلقه های کوچک و بزرگ زنجیره ی آن هستند. داستانی که نمیشه فقط یک اسم براش انتخاب کرد. تفاوت هر داستانی به شخصیتهاشه و تفاوت شخصیتها با هم، در داستانهای زندگیشونه که توی این داستان، شخصیتها، خاص و داستانهاشون خاصتره... مثل سهون و خودِ درونش سان که اینکه کیم سوهوی مطرود پدرشه یا کیم کایِ از یاد رفته یا هردو(؟) به یکی از مسئله های بی جوابش تبدیل شده... یا وو جونگین با همه، از جمله کریس وو که اسم پدرش بودن رو یدک میکشید ولی عذاب جونشه تا سهونی که با اینکه قصد داره اون رو از خودش محروم کنه ولی جونِ جونگین براش در میره، درگیره... پرنس بکهیونی که حاضره همه چیز رو فدای برادر کوچکترش، جونگین، کنه... پارک چانیول، مبارزی که همخونِ سردارِ شوالیه های شرق، لِی ـه و برای دوری از شکست، حتی قلبش رو زیر پا میزاره... یونهای ناظرِ حذف ناشدنی از واکنشِ داستان، شیومین و چنی که داستان پر رمز و راز خودشون رو دارن... مارک و لوکاس که یکی سرباز پارک چانیول و دیگری دست راستِ وو بکهیونه... و یا دو تازه واردِ کنجکاو و مرموز؛ جه هیون و ته یونگ... این داستان متفاوت با شخصیتهای خاصش رو از دست ندید!All Rights Reserved