(سلام این فیک مال من نیست یکی از دوستای عزیزم نوشته. و از من خواسته ک اینجا آپش کنم.حالا توضیحات ایشون رو براتون میزارم. من خیلی دوست داشتم این فیک رو امیدوارم مورد علاقه شماهم باشه.) این فیک تقریبا تخیلیه. ولی کاملا متفاوت از اون داستانای تخیلی که شما انتظارشو دارین. شاید در ابتدا براتون رابطه ها عجیب باشه ولی این ساخته ذهن منه و قوانین و قواعد برای محدود کردن رابطه ها کاملا با واقعیت فرق داره. این فیک محتوای اسمات ندارد. هدف اصلیم حرف زدن راجع به احساسات بین اعضا و اکسوال هاس و گوش زد کردنای یه سری از واقعیات به خودمون. در عین حال میخوام مقداری از حال و هوای این روزارو به نمایش بذارم. تا به حال تجربه ی نویسندگی نداشتم واسه همین احتمالا قلم خوبی ندارم ولی ازتون میخوام که با صبر و شکیبایی دنبالش کنید. انتقادپذیر هم هستم و اگه با لحن خوشایند ازم انتقاد کنید واقعا ازتون ممنون میشم. دلم میخواد ضعفامو بدونم و تو چپترهای بعدی رفعشون کنم. راستی اگه سریال هتل دل لونا رو دیدید ملکه دقیقا همین مدلی لباس میپوشه. نمیگم قیافه ی آیو رو تجسم کنید فقط خیلی کاراکترا و فشنشون شبیه هم دیگه است.