میگن شمشیر سامورایی از کاتانا بررنده تره نه؟ ولی این تا وقتیه که مرز های مشترک شمال کره زیر انگشت های کشیده ی مامور ارشد کیم سوکجین عاری از حمله ی ببرهای قرمزه نور ماه نیمه ی جنوبی کره رو روشن میکرد وقتی رییس ،کیم نامجون تصمیم گرفت چیزی رو از گاردین مرز ها بدزده چیزی نه به ارزش جید های قیمتی بلکه کالبدی که روح جین درش دمیده شده بود. چشم های جیمینی که با چشم بند ابریشم بسته شده بود درخشش ماه رو تشخیص نمیداد. مین یونگی اما توی نیمه ی تاریک سئول ایستاده بود. جایی که بعد ها قرار بود بخاطر ترسجیمینیاز تاریکی با جسد کرمهایشب تاب، چراغونیشکنه. Genres : romance/mystery-crime Young adults/ family saga/cliffhangers
7 parts