MeOw | PERSIAN TRANSLATION |
  • Reads 9,889
  • Votes 2,021
  • Parts 13
  • Reads 9,889
  • Votes 2,021
  • Parts 13
Complete, First published May 14, 2020
Mature
~COMPLETED~

_عضله هات خیلی سکسی‌ان، می‌تونی قیافه‌تو هم بهم نشون بدی؟ 

_نوپ، به جاش می‌تونم دیکمو بهت نشون بدم.






~ZIAM MAYNE
~SHORT STORY
~PERSIAN TRANSLATION
~SEXT
~SCHOOL
~SMUT



#1 ziam
#1 ShortStory
All Rights Reserved
Sign up to add MeOw | PERSIAN TRANSLATION | to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
pure love [Vminkook] by dastanmarz
35 parts Complete
=الان تقریبا دو هفته ایی میشه که این اینجاستو کسی حتی سمتش نرفته پس تو باید جرئت زیادی داشته باشی که به قلما دست زدی تا نقاشی کنی +من فقط حوصلم سر رفته بودو.. جونگوک با اخم حرفشو قطع کرد =حوصلت سر رفته بود؟؟باشه میتونی نقاشیو کامل کنی اگه این نقاشی نقاشی باشه که اخرش به هیچو پوچ تبدیل بشه نزدیکتر شد =اخراج میشی جیمین انقدر حرصش گرفته بود که میخواست یه مشت به جونگکوک بزنه اما جلو خودشو گرفت به چشاش زل زد +باشه قبوله میبینیم که این نقاشی هیچو پوچه یا نه جونگوک یه ابروشو بالا داد =میبینیم از اونجا رفت تا به بقیه قسمتا سر بزنه جیمین اما جیمین انقدر عصبانی بود که فقط میخواست از اونجا فرار کنه. بومو برداشتو از گالری بیرون زد ندید که چندنفر داخل از رفتاری که با رییس اونجا داشت دهنشون باز مونده بود چون هم کار اموز اونجا بود و هم از اون شخص کوچیکتر بود کاپل:ویمینکوک،نامجین،سوکمین(هوسوک،یونگی) تعداد پارت:نامعلوم ژانر:کمی بی دی اس ام،عاشقانه،تریسام،هپی اند آپ: پنجشنبه ها
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
32 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
You may also like
Slide 1 of 10
Antares Malfoy fanfic cover
My babies |BDSM| cover
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED cover
pure love [Vminkook] cover
Stay(GL Fiction) cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
𝘼𝙢𝙖𝙧𝙞𝙨🌙 cover
𝐂𝐨𝐥𝐝 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭 [𝐋.𝐒] cover
The Phantom [Ziam] cover
Oneshot😪🤌💦 cover

Antares Malfoy fanfic

19 parts Complete

آنترس دختر رز ویزلی و اسکورپیوس مالفوی است. این داستان به سال اول او و برادر دوقلویش در هاگوارتز می پردازد که چندان آسان نخواهد بود وقتی نابغه و مظنون به قتل باشی. آیا آنترس می تواند از برادرش محافظت کند؟ چه کسی آنها را وارد ماجرا کرده است؟ در داستان بخوانید...