«تویی که میگفتی دنیا رو بهم میدی، میشه پس بگیریش و برگردی؟»
_______
یه شمع روشن کردم و با خودم گفتم
"وقتی شمع ذوب بشه، دیگه بهش فکر نمیکنم"
اما پنجره باز شد و شمع خاموش شد.
گمشده ی من، حالا که دنیا نمیخ واد فراموشت کنم.
بالاخره یک روز...
تمام شمعای دنیا رو خاموش میکنی،
و برمیگردی؟
_______
«این داستان منه، داستان عاشقانه ی پزشک ضد دین و کشیش متعصب در تاریکترین روزهای تاریخ کلیسا...میشه تو روزایی که عشق دوتا مرد نتیجه ای به جز چوبه ی دار نداره، پا روی تمام تفاوتامون بزاریم و عاشق بمونیم؟»
Church Bells Fall
By Irene
Genner : Historical , Angst, Classic
Channel @Pny_Fiction
💢💢 موقتا متوقف شده 💢💢
‼️این فیکشن حاویِ سکسسنسهای بدون سانسور است.‼️
♧ نام : "برگرداندنِ بیون" / "بیون رو برگردون"
کاپلها : چانبک، شینمین(کاپل فیشکنال/تخیلی)، و سوپرایز!
ژانر : پلیسی، رومنس، کلکلی(طنز)، اسمات🔞، بیدیاسام⛓😈، انگست. *هپیاند*
◇ تایپبندی MBTI کاراکترها :
بکهیون : انفج ENFJ
چانیول : ایستج ISTJ
کریس وو : ENTJ
مینته(مینمین) : ESTP
جونگ(شینشین) : ISTP
بیون بکهیون مأمور مخفی پلیسه که بعنوان نفوذی به باند قاچاقِ کریس وو میره تا اطلاعات دربیاره؛ ولی بعد از یه مدت دیگه هیچ خبری ازش نمیشه و کاملا ناپدید میشه.
و پارک چانیول مأمور ویژهی کاربلدیه که بعد از چهل و پنج روز، میفرستنش بره بفهمه چه بلایی سر مامور بیون اومده. و اگه زندهست برش گردونه...
و اونجا پارک چانیول بیون بکهیونی رو میبینه که اوضاع کاملا از دستش خارج شده و حالا خودش به نجات داده شدن نیاز داره. ولی نه اونمدلی که هرکسی فکرشو میکنه!...
****
#GetTheByunBack ‼️
شروع آپ : 02/02/2021