Baby Boy [Ziam]
  • Reads 189,165
  • Votes 27,555
  • Parts 54
  • Reads 189,165
  • Votes 27,555
  • Parts 54
Complete, First published May 17, 2020
Mature
" تو خیلی زیبایی، بیبی بوی. "


| Ziam Mayne Fan-Fiction 2020
| Zayn Top
| Completed
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Baby Boy [Ziam] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
The Musician by lilyblue92
22 parts Complete Mature
《نوازنده》 Full بکهیون دانشجوی کره ای تباری که از طریق نواختن در میدان شهر گذران زندگی میکنه با مردی اشنا میشه که براش ترسیم رویایی به واقعیت تبدیل شده است. مردی که بال پرواز بهش هدیه میده غافل از اینکه آغوشش مکانی میشه برای سقوط پسرک جوان... ****** لبهای لرزونش رو روی لبهای خشک شده اش گذاشت. با بغض زمزمه کرد : -من بکهیون، تو را به عنوان همسر عزیز خود... چانیول دستش رو بالا اورد تا گونه اش رو لمس کنه بی طاقت التماس کرد "خواهش میکنم هیون تمومش کن" -بر میگزینم. تا از امروز تا ابدیت تو را کنار خود داشته باشم... "بکهیون تمامش کن، ادامه نده خودت رو..." دست سردش رو روی لبهاش گذاشت تا مانعش بشه، قطره اشکی از چشمهای تبدارش روی صورت رنگ پریده اش چکید. -در هنگام بهترینها و بدترینها، در هنگام بیماری و سلامتی برای اینکه دوستت بدارم... هق زد و با ته مونده توانش نالید : تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند. writer: lily blue chanbaek romance / Angst / Slice of life
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
𝐀𝐒𝐈𝐑 𝐒1 by AngelFicZH1
20 parts Complete
•خلاصه: - من اومده بودم تا تو رو دستگیر کنم اما تو خواسته‌های درونی من رو که سال‌ها سرکوب کرده بودم بیدار کردی و من بدون این‌که اختیاری داشته باشم اسیر شدم. اسیر شهوت، غرور، انتقام و کارهایِ خلافِ تو! من اسیر هرچیزی شدم که یه پلیس باید از اونا دوری کنه اما نه من و نه تو کنترلی روش نداشتیم. ما تنها مهره‌های شطرنجی بودیم که بدون این‌که خودمون بدونیم داشتیم بازی میکردیم... بازی مرگ و زندگی! ________________________________________________________ با دیدن پرتگاه عمیقی که جلوش بود همه احساساتش ناپدید شد. راه فراری نبود! خوش بین بود که فکر میکرد نجات پیدا کرده. با این حال شادی عمیقی وجودشو فرا گرفت اگه نجاتی نبود میتونست مرگ باشه. به لبه پرتگاه رفت و پایین رو نگاه کرد. عمقش زیاد بود. همه وجودش میلرزید . دستاشو به دو طرف باز کرد و خودشو رها کرد برخورد سنگای سخت با بدنشو حس میکرد خورد شدن تک تکشون رو! در اخر سیاهی..... 𝐧𝐚𝐦𝐞 : 𝐚𝐬𝐢𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐲𝐢𝐳𝐚𝐡𝐧 (𝐛𝐣𝐲𝐱) 𝐠𝐞𝐧𝐞𝐫 : 𝐛𝐝𝐬𝐦 , 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚 𝐰𝐫 : 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐥
lilac 'm.preg' (persian translation) by oioiii_honi
68 parts Complete Mature
[completed] [edited] به هری گفته شده که ازش چه توقعی میره. اون حتی قبل از تولدش با وارث پک تاملینسون نامزد شده بود. اون تو احاطه و دست پرورده‌ی امگاهای مطیع، که تنها هدفشون تو زندگی خدمت به آلفاهاشون بود، یکی از هم نوع اونا شد. اون با یاد گرفتن اینکه چجوری آلفاشو راضی کنه، بزرگ شد، آلفایی که هیچی درباره‌اش نمیدونست، بجز اسمش. اسمش لویی تاملینسون بود. وارث بزرگِ بزرگترین پک بریتانیا. اسمش توی حومه شهرت داشت، لویی که یکی از سریع‌ترین و ماهر ترین آلفاها بود، به خاطر مهارت‌های جنگی و سیاست‌هاش معروف بود. هری همیشه به داشتن چنین آلفای ممتاز و باهوشی افتخار میکرد. لویی بی چهره بود، مثل یه بوم خالی برای هری کوچولو تا آلفاشو به هر شکلی که میخواد بسازه. اون اغلب خودشو تو رویا میبینه که تو آغوش قوی آلفاش بخوابه، وقتی که آلفاش قرار بود کارشو تموم کنه، مخفیانه به دفتر آلفاش میرفت و آلفاشو یکم از کار کردن منحرف میکرد، اما همچنین انگیزه کوچیک اون بود. اما مطمئناً چیزهای خوب باید تموم بشن. فانتزی کوچیک و بی نقصی که هری بهش پروبال داده بود، در نهایت یه فانتزی باقی میمونه. اون هنوزم آلفاشو دوست داره. اما آلفاش نه. °°° لری با کمی شیپ نیام.
You may also like
Slide 1 of 19
who watches over me. cover
The Musician cover
Shine in the dark cover
fox cover
Z END cover
Messiah River cover
In the arms of kindness (Destiel/Michifer/Sabriel) cover
Right Dump Decisions  cover
ZettellA ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
پرسه در نیمه شب cover
𝐀𝐒𝐈𝐑 𝐒1 cover
~Infinity  cover
Snowflakes (SteveTony) cover
with love,gun[cockles] cover
"the star of my heart"[cockles] cover
North star  (l.s) by  azad cover
Who Says? [The Devil Judge] cover
lilac 'm.preg' (persian translation) cover

who watches over me.

18 parts Complete Mature

ترجمه فن فیکشن Who Watches Over Me. نوشته: Nixocity ترجمه: Niki