Prison Loving (Destiel)
  • LECTURAS 1,130
  • Votos 121
  • Partes 4
  • LECTURAS 1,130
  • Votos 121
  • Partes 4
Continúa, Has publicado may 18, 2020
Supernatural/destiel/sabriel
کستیل و برادرش گابریل جدیداً به زندان لارنس رفتن و اونها با دو نفر که عملا زندان را اداره می‌کنند دوست شدند.دین و سم وینچستر. ولی کسی نمیتونه با اونها در بیوفته یا اینکه خودشون اینطور فکر میکنند.
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir Prison Loving (Destiel) a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
#21castiel
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ de meral_writ
36 Partes Continúa
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
My you  cover
Love me again cover
•• Supreme ••  cover
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
𝗦𝗵𝗮𝗺𝗲ⱽᵏᵒᵒᵏ ᵃᵘ cover
Eros cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Fake Marriage:ازدواج سوری cover

My you

53 Partes Continúa

_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut