{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥}
″بهتره هرچه زوتر بدهیتو بپردازی در غیر اینصورت شاید خودم تو رو مجبور به این کار بکنم!″
جمله آخرش دلهره و ترسی رو به جونم انداخت
ناباورانه سرمو بالا آوردم و به چشماش خیره شدم
داشت چی میگفت؟ مجبورم کنه؟ مجبور به اینکه با اون پولدار عوضی یه شب و سر کنم؟ اونم بخاطر پرداخت شدن بدهیش؟
امکان نداره...
❁Couple: Namjin ,Vkook , Yoonmin❁
❁Genre: Romance,Slice of life,Drama❁
💢 1 in #bts 💢
💢 1 in #jin 💢
💢 1 in #Namjin 💢
💢 1 in #نامجین 💢
💢 2 in #fic 💢
💢 2 in #yoonmin💢
💢 2 in #kimseokjin 💢
💢 2 in #kimnamjoon💢
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟
_چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی.
✡⟷✧⟷✡
اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگیش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقهم ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نمدارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد!
ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ
🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین
🤍نویسنده: لیلی(--ladykim)
🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی
🖤محدودیت سنی : 18+
چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@
#vkook #taekook #chanbaek #kai
#jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa