Story cover for  My attractive rival by hediyeh_jm
My attractive rival
  • WpView
    Reads 4,894
  • WpVote
    Votes 623
  • WpPart
    Parts 9
  • WpView
    Reads 4,894
  • WpVote
    Votes 623
  • WpPart
    Parts 9
Complete, First published May 19, 2020
کانگ شین هوا و پارک جیمین دو تا از بهترین پروفسور های بخش مغز و اعصاب بیمارستان کایو رقیب های سرسختی هستن که هیچ کدومشون نمیتونه اون یکی رو شکست بده.بعد اینکه شین هوا برای دوران رزیدنتیش به بیمارستان سانمی منتقل میشه و بعد گذروندن این دوران رئیس بخش مغز و اعصاب میشه پارک جیمین هم به خاطر ارائه یه مقاله شگفت انگیز در آمریکا دوباره به کره برای کار در بهترین بیمارستان سئول یعنی سانمی بر میگرده حالا این دو تا به طور کاملا تصادفی با هم رو به رو میشن.دوران ریاست شین هوا هم تموم شده و باید یه رئیس دیگه انتخاب بشه.حالا رئیس جدید پارک جیمینه یا دوباره کانگ شین هوا؟کدومشون موفق میشه اون یکی رو شکست بده؟
---
name:my attractive rival    رقیب جذاب من
couple:B&G
main character: park jimin,Kang shin hwa 
Finished
All Rights Reserved
Sign up to add My attractive rival to your library and receive updates
or
#136drama
Content Guidelines
You may also like
You may also like
Slide 1 of 10
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
вℓσσ∂ мσηєу🤍 cover
𝙈𝙞𝙨𝙨𝙔𝙤𝙪𝙎𝙤𝘽𝙖𝙙 ᵃᶠᵗᵉʳˢᵗᵒʳʸ || 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 cover
A Safe Hug "kookv" cover
𝐊𝐈𝐒𝐒 𝐒𝐂𝐄𝐍𝐀𝐑𝐈𝐎 cover
𝘿𝙤𝙡𝙡𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚 𝙎1 cover
Blood & bond🩸 cover
𝐅𝐚𝐤𝐞𝐜𝐡𝐚𝐭•𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 cover
fate | سرنوشت cover
you're our boy / Vkookmin cover

My Precious Trust || vkook|| Sezon1

76 parts Ongoing

ژانر:(رومنس_معمایی_اسمات🔞) #هپی_اند🫰 ✦ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Vkook, secret, (a little verse) ✧ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:Dark romance, smut🔞 ✦ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: sarah🦋 جونگکوک پسری از یه خانواده متمول و سختگیر که رویای رفتن به آمریکا رو داره... دست تقدیر اونو با مردی آشنا میکنه که زندگیشو به کلی دچار تغییرات غیرقابل بازگشت میکنه.... " هیچکس جز خودم حق نداره حتی وقتی قبل از مرگت دست و پا میزنی لمست کنه جونگکوک یا اون خون کثیفی که ازت میریزه رو ببینه..." " باشه ولی حق با تو بود تهیونگ آدم حاضره بخاطر بچه اش هرکاری بکنه" +"نگران هرچیزی باش جونگکوک جز من..." +"پدر تو شاید دورترین دشمن من بشه... ولی دشمن های اصلی من همیشه از رگ گردنم به من نزدیک تر بودن... کسایی که خواستن منو زمین بزنن همیشه در نزدیک ترین فاصله ی ممکن به من قرار داشتن یا هم خون ام بودن... یا هم خونه ام.... چنل تلگرام : @taehkook_fiction