Beauty Charm | طلسم زیبایی ♡ [ NAMJIN] ♡
  • Reads 1,337
  • Votes 273
  • Parts 1
  • Reads 1,337
  • Votes 273
  • Parts 1
Complete, First published May 22, 2020
نامجون وقتی پاش رو توی اون خونه ی قدیمی و متروک گذاشت، فکرش رو هم نمی کرد که قرار نیست راه خروجش رو به راحتی پیدا کنه!

 خیلی دور از انتظار نبود که تا ابد کنار اون مجسمه ی طلسم شده بشینه و حسرت بخوره...
حسرت بخوره...
و حسرت بخوره...
 چون 
   *life is the beauty charm*

نام: طلسم زیبایی
ژانر : فانتزی ، رمنس، فلاف
کاپل: نامجین 
#oneshot

*All rights of cover credit reserved*
I just edited it a bit🤭
و یه تشکر ویژه به ارتیستی که این طرح زیبا رو زده بدهکارم..
 ایده ی وانشات با دیدن این فن ارت به ذهنم رسید💜
All Rights Reserved
Sign up to add Beauty Charm | طلسم زیبایی ♡ [ NAMJIN] ♡ to your library and receive updates
or
#234وانشات
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
37 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
[ PATIENT 243 ]  by x_sima
9 parts Ongoing
patient 243! minyoon , teayoon romance , smut , psychology ____________________________________________________ اوه لعنتی! ولی هم اتاقیه من.. □ - گمشو بیرون پیره مرد!.. اینجا قانون داره بچه! نه به کسی شیر میدیم نه لالایی پخش میکنم شبا!...بیا اینجا عمو بشین راحت باش! ،ولی اگر این عمورو اذیت کنی.. خیره به چشمایی که از دور بهش خیره بود زمزمه کرد.. حتی اون پرستار ها نمیتونستن تنه بسته شدش رو راست کنن!! - اونوقت با دندون خوناتو و اشکاتو در میاره! □ عروسکش رو بیشتر توی بغلش فشورد و سرشو خم کرد..اون..اون هنوز هم بهش زل زده بود. □ - دال!...بیا بغله عمو!...میخوام ببوسمت..شاید برات لالایی خوندم.. □ لحظه ایی که سرشو بلند کرد انتظار نداشت که انگشتای ضمخت جیمین مچ پای پسرک رو از درده جدید گرفته و یونگی با دسته عروسکش مچ دستشو نوازش میکنه.. □ - عمو خوابش میاد یونی‌...میای بخوابیم؟!...دیگه نمیزارم کسی یونی رو اذیت کنه! □ - جیمینی..ته‌ته میگه جیمینی بده! ولی عروسک گردان گم شده بود! ___________________ ( By x_sima )
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
|Aurora|°شفق قطبی° by hadiskol
6 parts Ongoing
|Aurora|°شفق قطبی° _بیا پایین عقلت و از دست دادی؟ +ولم کن به تو هیچ ربطی نداره. _ربط داره بیا پایین کلافه از کشمکش های بیخود با صدای بلند تری رو به پسر بزرگتر گفت: +دستم و ول کن چیکاره‌‌ای تو؟ مفتش اینجایی؟ _اره مفتشم! مفتش اونایی که عقل ندارن. دستش را کشید که از دست آن پسر آزاد شود ولی بازم ناموفق بود. ناله وار زمزمه کرد: + بزار بمیرم، بزار خودم و خلاص و راحت کنم. پشت دست پسر کوچکتر را نوازش کرد و گفت: _چرا؟حداقل به کسایی که بعد مرگت نابود میشن فکر کن انقدر خودخواه نباش. ایندفعه پسر کوچکتر دستش را محکم تر کشید که بالاخره آزاد شد. مغموم و غم زده به رو برو خیره شد. + اصلا فکر نمیکنم کسی یادش باشه که منی وجود داره. حتی نزدیک ترین آدم زندگیم... عشقم... دستش ایندفعه با قدرت به سمتی کشیده شد، صدای پسر ایندفعه نرمش قبلش را نداشت. با اطمینان و جدیتی که در صدایش حس میشد نزدیک پسر زمزمه وار گفت: _من! من دوست دارم اندازه تمام کسایی که باید دوست میداشتن و این حس و ازت دریغ کردن. اندازه تمام نفرتی که بهت دادن، دوست دارم! بهت زده به جایی که فکر میکرد ایستاده باشه نگاه کرد: +ولی تو که پسری... Genre:Angst,Draama,Smut Couple:kookmin,Secret
You may also like
Slide 1 of 9
Shine in the dark cover
[ PATIENT 243 ]  cover
Satisfaction(Minibook) cover
TENSION🍷(vkook) cover
Who's Next cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
|Aurora|°شفق قطبی° cover
seven⁷ cover
||𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧|| cover

Shine in the dark

37 parts Ongoing

کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش