Anar
  • Reads 1,666
  • Votes 563
  • Parts 20
  • Reads 1,666
  • Votes 563
  • Parts 20
Complete, First published May 23, 2020
「Completed」

_ och es tut mir leid

+ excuse me?!


"بنظر من دست‌ها خیلی مهم و مرموزن، چشم‌ها نشون دهنده افکار و روحه اما دست‌ها انحصارا در خدمت صاحبشونن.
اونا میتونن هم بهت لذت بدن هم عذاب، میتونن هم نوازشت کنن هم کبودی روی تنت ایجاد کنن. من نمیدونم باید دست‌ها رو بپرستم یا ازشون بترسم."
All Rights Reserved
Sign up to add Anar to your library and receive updates
or
#15teenfiction
Content Guidelines
You may also like
فیکشن فایرلایت by Yaciw2020
36 parts Complete
#نور_و_آتش #firelight #پارت_اول داستان از اونجایی شروع میشه که یه کمپانی معروف به اسم اس ام خبری و تایید میکنه.. اون خبر چی بود؟؟ اینکه قراره یه گروه 12 نفره پسرونه تشکلیل بده بعد چند ماه خبر میاد که پسرایی ک انتخاب شدن واس این گروه قراره توی ی کنفرانس خبری خودشون و معرفی کنن.. این 12 نفر هنوز هم دیگه رو ندیدن و نمیدونن کی به کی هستش... روز کنفرانس خبری رسید و خبرنگارا در جایگاه خود رفتن و در باز شد و پسرا یکی یکی میومدن داخل نفر اول کریس وو از چین نفر دوم لی ییشینگ از چین نفر سوم دوکیونگسو از کره جنوبی نفر چهارم کای از کره جنوبی نفر پنجم چانیول از کره جنوبی نفر ششم شیومین از کره جنوبی نفر هفتم تائو از چین نفر هشتم لوهان از چین نفر نهم اوه سهون از کره جنوبی نفر دهم سوهو از کره جنوبی نفر یازده و دوازده ب ترتیب چن و بکهیون مدیر کمپانی هم وارد شد : سلام، من لی سومان مدیر کمپانی اس ام هستم این دوازده تا پسر یه گروه و تشکیل میدن ک اهنگ های چینی و کره ای میخونن و امیدوارم مردم عزیز هم ازشون حمایت کنن @Exo_Galaaxy
True Heir  2  by Viaiba
32 parts Ongoing
سال ۱۹۴۲ ...یک سال از اون فاجعه که باعث مرگ معشوقه اش شد گذشت.. این خبر که چانیول با دستای خودش معشوقه اش و کشته توی کل شهر پیچید و چانیول و تبدیل به هیولایی کرد که هیچکس جرئت نزدیک شدن بهش رو نداشت .. چون میدونستن آدمی که به خاطر قدرت از کسی که دیوونه وار عاشقشه میگذره ،خیلی راحت تر جون بقیه رو میگیره .. ✨ True heir 2 ✨ Couple : Chanbaek ♤ Hunhan ♧ Genre : romance , mystery , angst , smut ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ _ تمام مدت ...تمام مدتی که توی بغل من بودی منو میبوسیدی بهم حرفای عاشقانه میزدی مدام توی ذهنت اونو تصور میکردی اره؟؟ چانیول با عصبانیت توی چهره بکهیون خیره شده بود و کلمات و پشت سر هم ردیف میکرد ..چطور؟؟ اون کوه یخ چطور میتونست یه همچین چیزی رو بهش نسبت بده درحالی که بکهیون حاضر بود جونشو به خاطرش فدا کنه؟؟ بکهیون اشکای صورتش و پاک کرد و لبخند تلخی زد : _ تو دیوونه شدی چان ...اون زن کاملا مغزتو شستشو داده ..نمیدونی داری چی میگی ... چانیول خنده هیستریکی کرد و صورت بکهیون و توی دوتا دستاش گرفت و گونه همسرشو با انگشت شست نوازش کرد : _ من زمانی دیوونه شدم که با تو ازدواج کردم همسر عزیزم ..
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
You may also like
Slide 1 of 10
BLUE BLOODED cover
فیکشن فایرلایت cover
True Heir  2  cover
The lore of Thule cover
نت های شبانه  cover
THE SECRET HUSBAND  cover
Strong Hold |Vkook| cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
The fifth sense cover
Area 51 cover

BLUE BLOODED

65 parts Complete

مامور عالی رتبه مخفی ، پارک چانیول ، که از تنهایی خودش لذت میبره و انگار با شغلش ازدواج کرده برای ماموریتش وارد سیستمی میشه که کل مسیر زندگیش رو عوض میکنه ، بخاطر شغلش وارد اون سیستم شده بود اما برای اولین بار حواسش پرت شخصی میشه! با ملاقات دوباره ی پسری که به شکل یه دختر استتار کرده دنیا رو به یک شکل جدید میبینه و لمس میکنه . چی میشه اگه اون پسر...بیون بکهیون به چانیول اعتماد کنه در حالی که چانیول نمیتونه راجب خود واقعیش و زندگی اصلیش به عنوان یه مامور مخفی بهش چیزی بگه !؟