ᴍᴏᴏɴ ꜱᴛ𖢄ɴᴇ
  • Reads 4,249
  • Votes 521
  • Parts 22
  • Reads 4,249
  • Votes 521
  • Parts 22
Ongoing, First published May 24, 2020
Mature
[ ᴍᴏᴏɴ ꜱᴛ𖢄ɴᴇ ] 


◂ خلاصه‌ای از داستان :

چند سال پس از انتخاب نماینده ها،  هرج و مرج درون پک سیلورمون شدت گرفت!
بر خلاف انتظارات، سیلورمون دگرگون شد!
قدرت بین اقوام منتقل شد و بانو پالادی برای نجات خانوادش جون خودش رو فدا کرد
پک سیلورمون رسماً نماینده‌ی خود رو دور انداختند و سلطنت جدیدی رو شروع کردند.

همزمان با این اتفاقات، با ظهور قدرت پکِ بلادی مون، سیلورمون به رهبری آلفای جدیدش، به بلادی مون حمله کرد.
با این که قدرتِ ماه در اون زمان متعلق به پک بلادی مون بود اما پک بلادی مون نتوانست در مقابل قدرت جدید مقاومت کنه و در نهایت ویران شد. 
هزاران نفر کشته شدند و خانه های زیادی در آتش سوختند.
افراد زیادی به اسارت گرفته شدند و امگاها به جایگاه سابقشون برگشتند.
در این بین عده‌ی کمی موفق به فرار و نجات خود شدند که در جنگل سیاه پناه گرفتند. اما بقیه...
مشابه اسمش، پک بلادی مون غرق در خون شد و سال‌های خونینی رو به جا گذاشت که از خاطر هیچ کس پاک نشد. 



قسمتی از داستان: 🐺


میرسه روزی که نتونم نگاهت کنم
چشمامو می‌بندم یا با سیاهی می‌پوشونمش تا چیزی ازت نبینم
چون می‌خوام خاطره‌ای که داریم رو حفظ کنم

حتی نفهمیدی از هم پاشیدم
نبودی که دستمو بگیری یا تیکه‌های از هم پاشیده‌مو جمع کنی
پس دیگه نباش 
نمی‌ذارم که ب
All Rights Reserved
Sign up to add ᴍᴏᴏɴ ꜱᴛ𖢄ɴᴇ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 10
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
cat boy cover
GREY • 𝘝���𝘬𝘰𝘰𝘬 cover
fox cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
پرسه در نیمه شب cover
TENSION🍷(vkook) cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
Your eyes tell || VK || Completed cover

𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤}

14 parts Ongoing

شاهزاده تهیونگ اونو درخواست کرد و صاحبش شد. حالا امگا مجبور بود از آلفا اطاعت کنه . سرزمینی که در تمام دنیا به شاهزاده وحشی ، جنگجویان آلفای شکست ناپذیر و سُنت های خشنش علیه امگا ها ، معروف بود . بدترین جهنم برای جونگ‌کوک به شمار می‌رفت. جایی که تا ابد یک زندگی خشن و وحشیانه انتظارش رو میکشید . ***************** ☠️این فیک دارای صحنه های خشونت آمیز و وقایع تلخ تاریخی می‌باشند⚔️ Couple :: vkook ، yoonmin Jenre :: Omegaverse, history, romance, smut , dark , war , angest پارت گذاری: یک بار در هفته 🏹 لطفا پارت توضیحات مطالعه بفرمایید