My Doll
  • Reads 7,742
  • Votes 834
  • Parts 7
  • Reads 7,742
  • Votes 834
  • Parts 7
Complete, First published Jun 08, 2020
Mature
#jungkook 
#girl&boy

سارا : دانشجوی نمونه دانشگاه *** که همیشه تنهاست و هیچ دوستی ندار.
جونگکوک : پسر یکی از کله گنده های کره که از بیماریش رنج میبره و پدرش برای خوشحالی پسرش هر کاری میکنه.

[[Full]]
All Rights Reserved
Sign up to add My Doll to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
46 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
Crime/جنایت  by moone_writer
10 parts Complete Mature
-دوستت دارم. +ولی من زخمهایی دارم که هیچوقت خوب نمیشن. -من تمام زخمای روی بدنتو میبوسم. ** - کنار تو بودن احساس عجیبی رو بهم میده...چیزی که هیچوقت حس نکرده بودم." +"چه احساسی؟" -"فقط با دیدنت به لبه پرتگاه میرم و با لبخندت سقوط میکنم، تو دیوونم میکنی آنجل..." ** ناشناسی به نام لوکا، درحال جمع کردن گروه بزرگی از بزرگترین تبهکار هاست. حالا این لوکا چیکار میکنه؟ به آدمای شکست خورده فرصت دوباره میبخشه و اونارو از هرچیزی غنی میکنه... فقط در ازای یک چیز! اون هم امضای قرار دادی که شخص خودشو به طور کامل به لوکا میفروشه... روح و جسم رو در اختیار میگیره و اونارو وادار به هرکاری میکنه... ** یئون آیرا، بعد از سالها دور بودن از زادگاهش بالخره به سئول، شهر خودش برمیگرده و طی حادثه ای با جئون جونگ کوک و آلیا اندرسن آشنا میشه! اونها سعی میکنن پرونده‌ی قتلی رو حل کنن که سالها پیش بسته شده... ولی چی میشه اگه هرکدوم با پا گذاشتن توی این مسیر، قرار داد مرگ خودشو امضا کنه؟ اونها این وسط قربانی اند! قربانی خواسته های خودخواهانه‌ی خانواده‌هاشون... ژانر: عاشقانه، با چاشنی جنایی/معمایی، انتقامی نویسنده: مونه
You may also like
Slide 1 of 10
Your eyes tell || VK || Completed cover
||𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧|| cover
Hɪʀᴇᴀᴛ�ʜ cover
My Dreams🌙,(jungkook Imagine) cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
Red Kiss [Completed]  cover
VICTIM | قربانی cover
Whore 2 | فاحشه ۲ cover
Indemnity | Complete  cover
Crime/جنایت  cover

Your eyes tell || VK || Completed

51 parts Complete

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29