Take Me Down With You [L.S] - 🧸 - Wattpad

Take Me Down With You [L.S]

Reads 67,202
Votes 15,755
Parts 42

Reads 67,202
Votes 15,755
Parts 42

Mature

boyxboy fanfic harry harrystyles larry larrystylinson louis louistomlinson persian persiantranslation stylinson tomlinson

[ C o m p l e t e d ] 

لویی حالش خوبه فقط کاملا اتفاقی حداقل هفته ای یه بار به پلِ خودکشیِ بریستول میره و با یه دنیا اضطراب و ناراحتی دست و پنجه نرم میکنه و زندگی از نظرش تموم شده‌ست؛ اما به هر حال حالش خوبه.

همه چیز خوبه تا وقتی که یه پسر مرموز، هر دفعه که لویی میخواد خودشو بکشه، سر و کله‌ش پیدا میشه...


• Persian Translation 

#1 in Larry
#1 in Persiantranslation
#1 in Tomlinson
#1 in LouisTomlinson 

• Original Story By:
@harrystylesandstuffAll Rights Reserved

boyxboy fanfic harry harrystyles larry larrystylinson louis louistomlinson persian persiantranslation stylinson tomlinson

Table of contents

42 parts

Sign up to add Take Me Down With You [L.S] to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Strong. |zarry| by Ya_sa_Mmin

به من نگاه کن. به چشمام خیره شو. دوست دارم. هیچ وقت فراموشش نکن. دوست دارم.

Prince [Persian Translation] by harold_iran

[Completed] «اونی که استخون گونه داره میدونه ک پرنس عاشقشه؟» جایی ک هم لویی و هم هری پرنسایی هستن که سرنوشتشون اینه که با هم ازدواج کنن

مدیر مهربون مدرسه ما by Moonrisetime

ژانر : smut, romance ، bdsm کاپل : ویکوک نوشته شده توسط : مون رایز .... داستان یه مدیر بشدت مهربون 🥰 و یه پسر تخس 😈 و لوس که معلوم نیست قراره به کجا برسه...

Alcohol Smell And Blood Trace by sonyia_directioner

*ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ* ²⁰²¹-²⁰²² + لویی! اگه بدونی هرجا باشی پیشتم؛ گم بشی پیدات میکنم؛ جا بزنی عاشقت میکنم؛ بگی غیر ممکنه، ممکنش میکنم؛ درد داشته باشی میبوسمت؛ سردت بشه آتیش میشم؛ تب کنی درمون؛ بشکنی تیکه هات رو نگهت میدارم؛ اگه بدونی بری من برات میمیرم؛ میذاری یه جایی تو وجودت، کنار گردنبندت، واسه همیشه، توی قلبت باشم؟ •᯽❀᯽• ❁جایی که خون از مشت همه میچکد و کاراگاه در راهروهای متعفن و کوچه های بوی ناگرفته، به همه ظن دارد جز کسی که او را در اغوش گرفته. Telegram: AlcoholSmellAndBloodTrace ᯽ʟᴏɴɢ ғғ ᯽ʟᴀʀʀʏ sʏʟɪɴsᴏɴ ᯽ᴍʏsʀᴇʀʏ, ᴍᴜʀᴅᴇʀ,ᴅʀᴀᴍᴀ, ʙʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ ᯽ʙʏ: «sᴏɴʏɪᴀ» #قتل 🏅 #blood 🥇 #mystery 🏅 #murder 🏅# larrystylinson

Me After You [L.S] by Lo28is

بعضی وقتا به این فکر میکنم که دیگه نه میتونم بودنتو تحمل کنم نه نبودنتو...

Before you (I thought I had it all) | Kookv by cjjasal

جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانو هاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیز ها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em.

illegal|l.S by nilostylinson

عشق؛یک اتحاد دونفره‌ای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل می‌رسند. تلاش‌های لویی برای انتقام بی‌فایده‌ست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره می‌زند. Genre// War, Romance

City of stars by onedmoonlight

L.s]City of stars] وقتی دست من به دست تو برخورد کرد گرمای وجودت مثل داغ ترین ستاره وجودمو گرم کرد. انقدر گرم و بزرگ و درخشنده که وقتی در کنارت قرار گرفتم حس کردم تا تو خاموش نشی من هم هیچوقت از بین نمیرم؛ ولی بدون حتی ستاره‌ های اسمون هم به درخشندگیه تو نیستن اگر روزی دستم بهشون برسه بهشون میگم، اون بالا داد میزنم تا بدونن تو زیباترین و پرستیدنی ترین و امن ترین مخلوقی، تنها ستاره‌ی شب‌های تاریکم،تنها گرمیه روزهای سردم، مخلوق شیرینم🕊️

S.F.P by maybeeeWishIdk

❗داستان "ساکر فور پین" از این به بعد در این اکانت آپ میشه❗ [L.S][Z.M] - دو حالت وجود داره، یا آدما نمیتونن‌‌ همو بشناسن، خسته میشن و میرن؛ یا میتونن بشناسن، میترسن و میرن... + یه حالت دیگه هم هست! اینکه بشناسن، بترسن... ولی نتونن برن... °𝓨𝓸𝓾 𝓫𝓾𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓶𝓮 𝓫𝓾𝓽 𝔂𝓸𝓾 𝓶𝓪𝓭𝓮 𝓶𝓮 𝓯𝓮𝓮𝓵 °

✧HOME✧ by timi_vkook

وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook

You may also like

Slide 1 of 10

Strong. |zarry| cover

Prince [Persian Translation] cover

مدیر مهربون مدرسه ما cover

Alcohol Smell And Blood Trace cover

Me After You [L.S] cover

Before you (I thought I had it all) | Kookv cover

illegal|l.S cover

City of stars cover

Strong. |zarry|

به من نگاه کن. به چشمام خیره شو. دوست دارم. هیچ وقت فراموشش نکن. دوست دارم.