Story cover for 𝐓𝐖𝐄𝐄𝐓 ||Per Translation by piku-pi
𝐓𝐖𝐄𝐄𝐓 ||Per Translation
  • WpView
    Reads 20,808
  • WpVote
    Votes 4,237
  • WpPart
    Parts 12
  • WpView
    Reads 20,808
  • WpVote
    Votes 4,237
  • WpPart
    Parts 12
Complete, First published Jun 11, 2020
کامل شده|| completed✔

TWEET | داستان کوتاه تهکوک
❝ بوی تو مثله امورتنتیای تازه دم کرده میمونه ❞ 

زمزمه های بلند و عینک های مطالعه.

وقتی که, جونگکوک میخواد با یه نقشه ی معمولی اما نسبتا اورجینال توجه کراششو بدست بیاره.―

Highest ranking⬆: #3 in Short, #4 in Toptae, #1 in Bottomkook

story by:  @namgigil
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐓𝐖𝐄𝐄𝐓 ||Per Translation to your library and receive updates
or
#23bottomkook
Content Guidelines
You may also like
𝐁𝐢𝐭𝐭𝐞𝐫 𝐀𝐥𝐦𝐨𝐧𝐝 [𝐓𝐚𝐞𝐡𝐤𝐨𝐨𝐤] by mahi_kk
17 parts Complete
تقریبا تمام بچه های دنیا با عشق بزرگ میشن، عشقی که از پدر و مادرشون میگیرن ولی این وسط هستن بچه هایی که تا یه سنی عشق دریافت میکنن و بعدش ... خب بعدش وقتی پدر و مادرشون دیگه عشقی نسبت به هم ندارن محبتی هم به نوزادی که یه روز با عشق تو اغوش گرفتن و براش اسم گذاشتن ندارن و یادشون میره که چقدر اون بچه بدون اونا تنها میشه این وسط کیه که دلش برای بچه ای که فقط بخاطر ته کشیدن عشق دو نفر به نابودی کشیده میشه بسوزه؟ شاید هیچکس، شایدم سرنوشت یه روز یکی رو بزاره سر راهش تا بهش نشون بده راه درست چیه و نزاره توی تنهایی و افکار منفی غرق بشه نمیدونم چی به سرشون میاد، فقط اینو میدونم که.. "منم یکی از همون بچه هام " برشی از فیک: "میدونم داری گریه میکنی، بجای من اشکاتو پاک کن" "فرشته ها نباید گریه کنن " "من فرشته نیستم نونا " "هستی :) ، میدونی چرا اینو میگم؟ " "؟؟؟" روی تخت دراز کشیدم و بعد یه دیقه یه ویدیو برام فرستاد بازش کردم و دیدم از بیرون پنجره اتاقش فیلم گرفته و دارو بارون میباره "مادرم میگفت وقتی فرشته ای تنهایی گریه میکنه یه جای این کره خاکی بارون میباره ، کوک هر وقت تو گریه میکنی روی سقف خونه ما بارون میاد پس تو یه فرشته تنهایی " "حالا میشه اشکاتو پاک کنی فرشته کوچولو؟! " 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐭𝐚𝐞𝐡𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐞𝐧𝐫
PRINCE •|TAEKOOK|• by taekook69thvjk
29 parts Complete
در سرزمینی دور، داستان‌های ترسناک درباره شاهزاده‌ای به نام تهیونگ در میان مردم دهان به دهان می‌چرخید. کسی هرگز او را ندیده بود، اما می‌گفتند او موجودی مرموز و خطرناک است، موجودی که حتی سربازان قصر هم از مواجهه با او وحشت داشتند. برخی شایعه می‌کردند او با قدرت‌های تاریک به دنیا آمده است و برخی دیگر می‌گفتند او به دلیل نفرینی که در کودکی بر او نازل شده، از مردم و نور گریزان است. . . . جونگکوک با لبخند به تهیونگ گفت: «ببین! پسرمون اولین بار اسم تو رو گفت، و حالا داره منو صدا می‌زنه! این یه تعادله، نه؟» «تعادل؟ پس چرا هروقت من می‌خوام چیزی بگم، همیشه حرف تو درسته؟» «چون من جونگکوکم، و تو عاشق منی! دیگه چی از این بهتر؟» «هیچ‌چیز، عزیزم. هیچ‌چیز از این بهتر نیست.» ☆☆☆☆☆ * 𝙽𝚊𝚖𝚎 = PRINCE Ꞌꞌ ⸱ ִֶָ * 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎 = taekook Ꞌꞌ ⸱ ִֶָ * 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎 = Romance - Drama - Tragedy - Gothic - amperg- Happy End Ꞌꞌ ⸱ ִֶָ * 𝚆𝚛𝚒𝚝𝚎𝚛 = @taekook_violet (اینستاگرام) Ꞌꞌ ⸱ ִֶָ
You may also like
Slide 1 of 10
dew cover
𝐁𝐢𝐭𝐭𝐞𝐫 𝐀𝐥𝐦𝐨𝐧𝐝 [𝐓𝐚𝐞𝐡𝐤𝐨𝐨𝐤] cover
ᴸᴵᵀᵀᴸᴱ ᶜᴴᴱᴿᴿᵞ🍒🍷 cover
PRINCE •|TAEKOOK|• cover
His To Ruin | KookV cover
𝐌𝐘 𝐖𝐎𝐋𝐅 cover
کویر (yoonmin)  cover
Belated Bond (Kookv) cover
fake chat||KOOKV cover
𝖳𝖺𝗍𝗍𝗈𝗈 cover

dew

9 parts Ongoing

ژانر:امگاورس ،امپرگ، انگست، ازدواج اجباری ،فانتزی، عاشقانه روزمره، کاپل:کوکوی،یونمین داستان به هیچ عنوان کلیشه ای نیست و بهش زمان بدید _کاشکی یک زندگی دیگ‌ یک مکان دیگ و با یک موقعیت دیگ بودم اون وقت امگای شادتری بودم این جمله ای بود که هر دو امگا به زبون اوردن ولی هرگز فکر نمیکردن آرزوی کوچیک اونها انقدر زود برآورده بشه کیم تهیونگ لونای سلطنتی و جفت اجباری پادشاه جئون جونگکوک و کیم تهیونگ دانشجوی اقتصاد بعد یک شب سخت جاهاشون باهم عوض شده بود قرار بود در ادامه چه اتفاقی بیوفته؟