My stubborn classmate
  • Reads 4,593
  • Votes 527
  • Parts 11
Sign up to add My stubborn classmate to your library and receive updates
or
#182school
Content Guidelines
You may also like
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇 by 4xiuyclytj
30 parts Ongoing
بخشی از فیک: پدر جیمین:الفات از خارج برگشته جیمین:... پدر جیمین:هی واقعا مشتاق نیستی بعد سال ها نبودنش بری برای دیدنش جیمین:بابا من شیش سالم بود که اون رفت خارج من حتی قیافشم یادم نمیاد پدر جیمین:بلخره که اون بعد ۱۹ سال برگشته کره تو امگاشی وظیفه توئه که بری به دیدنش جیمین:اون..آلفای.. من..نیست(بخش بخش) ___________________________________________________________________________ یونگی:تو فقط برای بدنیا اوردن توله های من اینجایی پس توهم عشق و عاشقی به سرت نزنه جیمین:... ___________________________________________________________________________ پدرجیمین:اون آلفای توئه به علاوه تنها آلفای سلطنتیِ پس میتونه هرکاری که میخواد باهات بکنه پس دیگه اینجا نیا و شکایت نکن چون تو قرار نیست هیچوقت طلاق بگیری این حرف منه و اینجام حرف حرف منه ___________________________________________________________________________ ژانر:اینکه چی پیش بیاد تعداد پارت:نامعلوم وضعیت اپ:سریع اپ میکنم البته اگه حمایت بشه وگرنه شاید کم پس بستگی به ووت و کامنت هایه که میزارید البته فالو کردنتونم کم بی تاثیر نیست و اینکه به حمایتتاتون شدیدن نیازه:)
Damon/رام کردن by Lomara_926
20 parts Ongoing
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
You may also like
Slide 1 of 10
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
Daddy's little kitten(BDSM) cover
OMEGA  cover
fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇 cover
^^ KookV short stories ^^ cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
mi.. sin♡[Kookv]  cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
Damon/رام کردن cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover

My Precious Trust || vkook|| Sezon1

43 parts Ongoing

ژانر:(رومنس_معمایی_اسمات🔞) #هپی_اند🫰 ✦ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Vkook, secret ✧ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:Dark romance, smut🔞 ✦ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: sarah🦋 جونگکوک پسری از یه خانواده متمول و سختگیر که رویای رفتن به آمریکا رو داره... دست تقدیر اونو با مردی آشنا میکنه که زندگیشو به کلی دچار تغییرات غیرقابل بازگشت میکنه.... " هیچکس جز خودم حق نداره حتی وقتی قبل از مرگت دست و پا میزنی لمست کنه جونگکوک یا اون خون کثیفی که ازت میریزه رو ببینه..." " باشه ولی حق با تو بود تهیونگ آدم حاضره بخاطر بچه اش هرکاری بکنه" +"نگران هرچیزی باش جونگکوک جز من..." +"پدر تو شاید دورترین دشمن من بشه... ولی دشمن های اصلی من همیشه از رگ گردنم به من نزدیک تر بودن... کسایی که خواستن منو زمین بزنن همیشه در نزدیک ترین فاصله ی ممکن به من قرار داشتن یا هم خون ام بودن... یا هم خونه ام.... چنل تلگرام : @taehkook_fiction