
درپس سایه ها انسان هایی غرق در خون های خود خفته اند و روح هایشان را به به چنگال های تاریک او فروخته اند.... پاکی خود را مانند آبی زلال روان بر نهری به سمت گودالی تاریک وعمیق از دست داده اند وآن دیگر هرگز بر نخواهد گشت... 🔥🔥🔥🔥 تکیه اش رو گرفت ، پیک رو زمین انداخت که باعث تکه تکه شدن و مخلوط مایع محتواش با خون غلیظ روی کفپوش شد،... لبخندی تلخ به تلخی نوشیدنی کف اتاق به هارمونی زیبایی که تشکیل شده بود زد.... با قدم های محکم اما آروم به سمت در حرکت کرد اما در چند قدمیش متوقف شد و روش رو به سمت فرد وسط اتاق برگردوند... " هرگز ...سیاهی شب رو نادیده نگیر... چون بالاتر از اون چیزی وجود نداره" دستکش های چرم مشکی رو از دستش در آورد و توی اتاق رها کرد و همراهش یه فندک مشکی هم روشن کرد و روی کارپت انداخت و بالاخره بیرون رفت و دیگه پشت سرش و شعله های نوپای آتش رو ندید...ندید پسری که تمام قلبش بود چه جوری جون خواهد داد... بالاخره ماموریت رو به پایان رسوند بود... اما به چه قیمتی؟... به قیمت قلب خودش؟... 🔥🔥🔥🔥 ⚠️ 𝑩𝒆𝒉𝒊𝒏𝒅 𝒕𝒉𝒆 𝒔𝒉𝒂𝒅𝒐𝒘𝒔 "در پس سایه ها" ⚠️ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒃𝒂𝒆𝒌, 𝒔𝒆𝒃𝒂𝒆𝒌 ⚠️ 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑩𝑫𝑺𝑴,𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝑺𝒎𝒖𝒕,,𝑨𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕 ⚠️ 𝑵𝑪 +𝟏𝟗 ⚠️ 𝑨𝒖𝒕𝒉𝒆𝒓: 𝓓All Rights Reserved