Good Mistake
  • Reads 333
  • Votes 47
  • Parts 1
  • Reads 333
  • Votes 47
  • Parts 1
Complete, First published Jun 16, 2020
Mature
داستان راجب جیمینی هست که خیلی اتفاقی و شاید در یک نگاه دلش رو به پسری میبازه که در واقع جیمین رو با معشوقه سکس قبلیش اشتباه گرفته! پیشنهاد میکنم این وان شات جذاب رو از دست ندید و نظرای قشنگتونو دریغ نکنین...♡
ایدی تلگرام  : Made_jk1
All Rights Reserved
Sign up to add Good Mistake to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
|Aurora|°شفق قطبی° by hadiskol
6 parts Ongoing
|Aurora|°شفق قطبی° _بیا پایین عقلت و از دست دادی؟ +ولم کن به تو هیچ ربطی نداره. _ربط داره بیا پایین کلافه از کشمکش های بیخود با صدای بلند تری رو به پسر بزرگتر گفت: +دستم و ول کن چیکاره‌‌ای تو؟ مفتش اینجایی؟ _اره مفتشم! مفتش اونایی که عقل ندارن. دستش را کشید که از دست آن پسر آزاد شود ولی بازم ناموفق بود. ناله وار زمزمه کرد: + بزار بمیرم، بزار خودم و خلاص و راحت کنم. پشت دست پسر کوچکتر را نوازش کرد و گفت: _چرا؟حداقل به کسایی که بعد مرگت نابود میشن فکر کن انقدر خودخواه نباش. ایندفعه پسر کوچکتر دستش را محکم تر کشید که بالاخره آزاد شد. مغموم و غم زده به رو برو خیره شد. + اصلا فکر نمیکنم کسی یادش باشه که منی وجود داره. حتی نزدیک ترین آدم زندگیم... عشقم... دستش ایندفعه با قدرت به سمتی کشیده شد، صدای پسر ایندفعه نرمش قبلش را نداشت. با اطمینان و جدیتی که در صدایش حس میشد نزدیک پسر زمزمه وار گفت: _من! من دوست دارم اندازه تمام کسایی که باید دوست میداشتن و این حس و ازت دریغ کردن. اندازه تمام نفرتی که بهت دادن، دوست دارم! بهت زده به جایی که فکر میکرد ایستاده باشه نگاه کرد: +ولی تو که پسری... Genre:Angst,Draama,Smut Couple:kookmin,Secret
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 10
|Aurora|°شفق قطبی° cover
TENSION🍷(vkook) cover
Life|زندگی cover
گل دیوانه/crazy flower  cover
Satisfaction(Minibook) cover
پرسه در نیمه شب cover
𝑯𝒐𝒍𝒅 𝑴𝒆 𝑻𝒊𝒈𝒉𝒕 🤍 cover
Chosen by moon 🌙  cover
surrounded by Evil cover
Moonlight cover

|Aurora|°شفق قطبی°

6 parts Ongoing

|Aurora|°شفق قطبی° _بیا پایین عقلت و از دست دادی؟ +ولم کن به تو هیچ ربطی نداره. _ربط داره بیا پایین کلافه از کشمکش های بیخود با صدای بلند تری رو به پسر بزرگتر گفت: +دستم و ول کن چیکاره‌‌ای تو؟ مفتش اینجایی؟ _اره مفتشم! مفتش اونایی که عقل ندارن. دستش را کشید که از دست آن پسر آزاد شود ولی بازم ناموفق بود. ناله وار زمزمه کرد: + بزار بمیرم، بزار خودم و خلاص و راحت کنم. پشت دست پسر کوچکتر را نوازش کرد و گفت: _چرا؟حداقل به کسایی که بعد مرگت نابود میشن فکر کن انقدر خودخواه نباش. ایندفعه پسر کوچکتر دستش را محکم تر کشید که بالاخره آزاد شد. مغموم و غم زده به رو برو خیره شد. + اصلا فکر نمیکنم کسی یادش باشه که منی وجود داره. حتی نزدیک ترین آدم زندگیم... عشقم... دستش ایندفعه با قدرت به سمتی کشیده شد، صدای پسر ایندفعه نرمش قبلش را نداشت. با اطمینان و جدیتی که در صدایش حس میشد نزدیک پسر زمزمه وار گفت: _من! من دوست دارم اندازه تمام کسایی که باید دوست میداشتن و این حس و ازت دریغ کردن. اندازه تمام نفرتی که بهت دادن، دوست دارم! بهت زده به جایی که فکر میکرد ایستاده باشه نگاه کرد: +ولی تو که پسری... Genre:Angst,Draama,Smut Couple:kookmin,Secret