Story cover for Scars have memory  by SURA_RM
Scars have memory
  • WpView
    Reads 103
  • WpVote
    Votes 20
  • WpPart
    Parts 2
  • WpView
    Reads 103
  • WpVote
    Votes 20
  • WpPart
    Parts 2
Ongoing, First published Jun 21, 2020
بعضی خاطره ها تا آخر عمر انقدر برامون پررنگ باقی میمون که انگار روشو با یه ماژیک هایلایتر محکم کشیدی، بعضی خاطره ها هم مثل گذرِ یه ستاره‌ی دنباله دارن و سریع محو میشن💥
وقتی در برابر خاطراتت برهنه میشی اونایی که روشون هایلایت شده زودتر سراغت میان اونقدری که حاضری هرچی داری بدی و فراموششون کنی ولی...!

2 shots!
All Rights Reserved
Sign up to add Scars have memory to your library and receive updates
or
#473yoonmin
Content Guidelines
You may also like
Extinct | namjin by artonis02
82 parts Ongoing
با انقراض ناگهانی یه گونه ی جنگجو، گرگینه ها جنگ و به جادوگرا باختن و برای همیشه به جهان انسانا تبعید شدن. اونا زندگی جدیدی رو شروع کردن که توش خون و رده، قدرت واقعی هرکس بود. همه آروم آروم فراموش کردن که چطور یه زمانی با جادوگرا میجنگیدن، و زیر لایه ی نازک صلح نظم شکننده شون و ساختن. البته این تا زمانی بود که کیم سوکجین متولد نشده بود. اون قرار بود یه آلفای خون خالص باشه. وارث خاندان بزرگ و باستانی کیم. ولی هیچ چیز طبق نقشه پیش نرفت. حالا اون همون هیولایی بود که از وسط کوه یخ زنده درش اورده بودن و قرار بود صلح و زیر پاش خرد کنه. خب دوستان این فیک در ظاهر باید نامجین باشه ولی به معنای واقعی کلمه راجب هر سه زوجه (زوج اصلی چی هست اصلا) در کلام ساده شما سه تا داستان مرتبط باهم و میخونین که همه یک ماجرا رو پیش میبرن به اطلاعات دقت کنین چون بدون دلیل نیومدن (بعد نگین نگفتی😁) ماجرا ممکنه تا پارت هیجده یکم لایت باشه چون ارتباطات تازه داره شکل میگیره ولی بعدش سرعت فیک به شدت بالا می‌ره قبل اسمات ها هشدار میدم که اگه نمیخواین نخونین 🔞 Couples: +Namjin +Yoonmin +Vkook/ Kookv
You may also like
Slide 1 of 10
Kookv | رد نیش  cover
Extinct | namjin cover
My Half Brother [ برادر ناتنی من ] cover
Ninety-nine cover
My you  cover
𝐃𝐄𝐀𝐑 𝐌𝐘.  cover
| 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲 𝗺𝗲 | ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
Hyung Crash | AU cover
𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* cover
Belated Bond (Kookv) cover

Kookv | رد نیش

72 parts Complete

وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید )‌ این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد