Story cover for In the arms of kindness (Destiel/Michifer/Sabriel) by Rojhanm
In the arms of kindness (Destiel/Michifer/Sabriel)
  • WpView
    Reads 11,143
  • WpVote
    Votes 1,409
  • WpPart
    Parts 48
  • WpView
    Reads 11,143
  • WpVote
    Votes 1,409
  • WpPart
    Parts 48
Complete, First published Jun 23, 2020
Mature
[کامل شده!]


داستان در مورد پسری به نام کستیل که یه پسر شر و شیطون و در عین حال مهربونه... این پسر هیچوقت اجازه نمیده حقش پایمال بشه و اگه ببینه حق کسی رو دارن به زور میگیرن از اون طرف هم دفاع میکنه... داستان از اونجا شروع میشه که پدر و مادر کستیل فوت کردن و وکیل خونوادگی که دوست صمیمیه پدر کستیل بود میاد در مورد رازی صحبت میکنه...





Destiel/michifer/sabriel
Written by Rojhanm
All Rights Reserved
Sign up to add In the arms of kindness (Destiel/Michifer/Sabriel) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
you went🕯️رفتــی by Supernatural313
23 parts Ongoing
📌وضعیت: درحال نوشتن...⌛🖤 در مسیر تیمارستان، صدای فریادهایش خیابان را پر کرده بود. صدایی از جنس التماس، از عمق استخوان و شکستگی یک روح. صدایی که در باد گم می‌شد، اما هنوز در سینه‌اش زنده بود: «بهش بگید... بهش بگید اگه برگرده... خوب می‌شم...» 🏎️🏁 سکوت پیش از طوفان... چراغ‌ها چشمک می‌زدند. موتور‌ها غریدند. هوا بوی سوخت و انتظار گرفته بود. صدای بلندگوی مسابقه نفس‌ها را در سینه حبس کرد: سه... دو... یک... حرکت! و ناگهان انفجار صدا، جیغ لاستیک‌ها، مارپیچ‌های جاده، تقلا میان باندها، و رقابتی که با هر ثانیه به تپش قلب تبدیل می‌شد. در میان تمام خودروها، یکی از همه سریع‌تر بود. ماشین زرد مسابقه‌ای همچون تیری از کمان، باندها را شکافت و از خط پایان گذشت. در ماشین باز شد. نخست پای راستش بیرون آمد. محکم، مصمم. سپس او کامل از خودرو پیاده شد. قدی بلند و هیکلی تراش‌خورده، عضلاتی آماده برای نبرد. موهایی بلند و بلوطی که در نسیم پیروزی به رقص درآمده بودند. پوستی آفتاب‌سوخته، و چشمانی که تمام طیف رنگین‌کمان را در خود پنهان داشتند... این بود قهرمان زمین مسابقه. پادشاه سرعت. --- و صدایی، در دوردست‌های ذهنش، هنوز در گوشش زنگ می‌زد. صدایی که روزی به او گفته بود: «اگه می‌خوای بری... من جلوتو نمی‌گیرم... فقط موقع رفتن... در
You may also like
Slide 1 of 10
Forget me not Blue cover
I'm an IDIOT|bxb| cover
MY SCHOOL PRESIDENT / MY PRESIDENT  cover
who watches over me. cover
you went🕯️رفتــی cover
Left ‌‌Behind cover
Lillesem࿐ cover
پری آرزوها cover
𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* cover
one shot translate cover

Forget me not Blue

9 parts Complete Mature

[Completed] به خاطر ازدواج سم و جس بیشتر از این نمیتونست خوشحال باشه. صادقانه، اون دوتا به طرز چندش اوری کنار هم عالی بودن و دین برای وقت گذروندن درکنارشون ، یک هفته قبل از عروسی، حسابی هیجان زده بود. صد البته ساقدوش سم بود و با این موضوع که جس برای کارهای تدارکات ساقدوش خودش رو انتخاب کرده، مشکل نداشت. هرچه کمک بیشتر، بهتر. ولی دین باید تو زندگیش گند بزرگی زده باشه که حرص سرنوشت رو دراورده. چون از قضا جس ساقدوشش رو کستیل نواک در نظر گرفته. کسی که از بعد از دبیرستان جذابتر شده و صد البته سرسنگین. نکنه کستیل قرار بود این هفته رو جوری رفتار کنه که انگار تاحالا همدیگه رو ملاقات نکردن؟ مشکلی نیست، بچرخ تا بچرخیم. 🕯کاپل : دستیل 🕯ژانر : رومنس ، کمدی 🕯مترجم : Niou_goodi 🕯نویسنده : noanglesinthegarrison