❇I STILL HAVE HIS PHOTOS❇ #full
  • Reads 656
  • Votes 133
  • Parts 3
  • Reads 656
  • Votes 133
  • Parts 3
Complete, First published Jun 25, 2020
بکهیون رو نمیشناخت... اگه میشناخت ازم نمیپرسید عاشق چیه اون شدی! بهش گفتم اینش از درک تو خارجه اما دوست داشتم دلیلش رو، ینی عکسهاش رو نشونش بدم...! 
اما ترسیدم! ترسیدم از اینکه عکسهاشو نشونش بدم و اونم عاشقش بشه..!


👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣


↭ وانشات ↭

💮 اسم: من هنوزم عکسهاشو دارم ➿
💮 کاپل: چانبک 💟
💮 ژانر: رمنس° انگست ✳
All Rights Reserved
Sign up to add ❇I STILL HAVE HIS PHOTOS❇ #full to your library and receive updates
or
#454انگست
Content Guidelines
You may also like
⊹  LAST NIGHT ⊹ by callme_sali
3 parts Ongoing
یه اصطلاح کره ای به نام "جانگ" هست به معنی «رابطه ی دو نفر که قطع نشدنیه» یعنی حتی اگه عشقت نسبت به اون فرد تبدیل به نفرت بشه بازم تا همیشه یه نقطه ضعف خاصی نسبت بهش داری و قسمتی از وجودت تا ابد بهش وصله ؛ رابطه‌ی بک و چان این فیکمونم دقیقا به همین شکله... •|🖇Fiction: LAST NIGHT | شب آخر •|🖇Couple: CHANBAEK • HUNHAN •|🖇Gener: #Romance #Angest #thriller #Smut •|🖇Writer: Salina خلاصه: بکهیون یه بازیگر تازه کاره که قراره به اصرار بهترین دوستش "کیونگسو" فردای ضبط آخرین سکانس سریالش یه سفر چند هفته ای به جزیره‌ی ججو بره و با آدمایی که تا اون روز هیچوقت از نزدیک ندیده آشناشه و وقت بگذرونه. بک قبل رفتن به این سفر مطمعن بود قرار نیست زیاد بهش سخت بگذره چون بیشتر آدما دوسش داشتن و تو برخورد اول جذب قلب مهربون و لبخند شادش میشدن و باهاش خوب رفتار میکردن ؛ یجورایی میشه گفت هیچکس نبود که بی دلیل ازش بدش بیاد البته به جز یه نفر... (انگار اون آدم اومده بود تا تموم معادلاتو بهم بزنه و ثابت کنه با همه فرق داره) به راستی آدمی که بکهیون قراره به مدت دوهفته باهاش زیر یه سقف زندگی کنه چجور آدمیه و چرا ازش متنفره؟!
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
47 parts Complete
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
13 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات؟...... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:نامنظم تا پایان دی ماه این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
You may also like
Slide 1 of 10
⊹  LAST NIGHT ⊹ cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
stalker|kookmin cover
𝗖𝗜𝗥𝗜𝗟𝗟𝗔 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
The Smell Of You (KookV) cover
Shine in the dark cover
seven��⁷ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
dear (عزیز کرده) cover

⊹ LAST NIGHT ⊹

3 parts Ongoing

یه اصطلاح کره ای به نام "جانگ" هست به معنی «رابطه ی دو نفر که قطع نشدنیه» یعنی حتی اگه عشقت نسبت به اون فرد تبدیل به نفرت بشه بازم تا همیشه یه نقطه ضعف خاصی نسبت بهش داری و قسمتی از وجودت تا ابد بهش وصله ؛ رابطه‌ی بک و چان این فیکمونم دقیقا به همین شکله... •|🖇Fiction: LAST NIGHT | شب آخر •|🖇Couple: CHANBAEK • HUNHAN •|🖇Gener: #Romance #Angest #thriller #Smut •|🖇Writer: Salina خلاصه: بکهیون یه بازیگر تازه کاره که قراره به اصرار بهترین دوستش "کیونگسو" فردای ضبط آخرین سکانس سریالش یه سفر چند هفته ای به جزیره‌ی ججو بره و با آدمایی که تا اون روز هیچوقت از نزدیک ندیده آشناشه و وقت بگذرونه. بک قبل رفتن به این سفر مطمعن بود قرار نیست زیاد بهش سخت بگذره چون بیشتر آدما دوسش داشتن و تو برخورد اول جذب قلب مهربون و لبخند شادش میشدن و باهاش خوب رفتار میکردن ؛ یجورایی میشه گفت هیچکس نبود که بی دلیل ازش بدش بیاد البته به جز یه نفر... (انگار اون آدم اومده بود تا تموم معادلاتو بهم بزنه و ثابت کنه با همه فرق داره) به راستی آدمی که بکهیون قراره به مدت دوهفته باهاش زیر یه سقف زندگی کنه چجور آدمیه و چرا ازش متنفره؟!