boy X boy . boy X girl سلام داستان من از جایی شروع شد که شروع به رویا پردازی کردم و تنبیه ام از وقتی که از تاریکی زندگیم فرار و به سفیدی پناه آوردم چه میدونستم قراره جاشون عوض بشه و آخر داستان در سیاهی مطلق کف اقیانوس بلعیده بشم داستانم رو بخونین و ازم تنها درس عبرت بگیرین تا هیچ وقت دلبسته شیطان و فرشته زندگیتون نشین .................... این داستانه جیمینیه که دوست پسرتاکسیکشو ، شهرشو و پدربزرگش رو با خیال خام رویاهاش ترک میکنه و به دانشگاه میره و معشوق بزرگترین شیطان شهر میشه چی میشه اگر این اشتباه رو قبل فراموشیش کرده باشه و نتیجه اش باعث همون فراموشی شده ... فراموشی که به دست دوست پسرش رقم خورده ؟ چرا ؟ برای نجاتش از هویت واقعیش ؟ یا دنیایی که توش شیطان داستانمون با قبیله اش زندگی میکنن ؟؟ گذشته ای که خیلی دیر برملا میشه چه بلایی قراره سر پسرک بیاره ؟ ......................... خلاصه این داستان در طلاقی عشق و نفرت رقم میخوره نفرت عاشقانه جین از نامجون یا عاشقانه هوبی که در فراق کودکش ذره ذره آب میشه بدون اینکه بدونه قاتلش رو شب ها در آغوش و صبح ها بوسه بارون میکنه کوکمین . ویمین . سپ . نامجین . چانبک در فصل دو = + کایسو و کریسلو ژانر فصل 1 : Adventure . زندگی دانشجویی . smat . dram . fantasy فصل 2 : درام . اکشن . پلیسی .Angst. Amnesia . smat 🔞 دارا
18 parts