Life inside the Hourglass | Completed
  • Reads 123,915
  • Votes 22,141
  • Parts 26
  • Reads 123,915
  • Votes 22,141
  • Parts 26
Complete, First published Jul 04, 2020
[زندگی توی ساعت‌شنی]

"اون گرگ سیاه کیه؟"

"جفتِ جیمین."

"جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟"

یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کافی نیست... هیچوقت نبوده."

" اشتباه میکنی، عشق کافیه... اون تنها روزنه‌ی امید برای ادامه دادنه. فقط به کیم نگاه کن! بعد از 100 سال انتظار، حالا داره با یه لبخند روی لبهاش و دستی روی قلبش میمیره و هیچ اعتراضی نداره."

---------------------------------

کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین
ژانر:سوپرنچرال (خونآشام، امگاورس، جادوگر)، رمنس، انگست
All Rights Reserved
Sign up to add Life inside the Hourglass | Completed to your library and receive updates
or
#20ویکوک
Content Guidelines
You may also like
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
24 parts Complete
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات ، علمی تخیلی... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:تمام شده این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
35 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
Sexy Boy | Completed  by imfelixi
57 parts Complete
ꜰɪᴄ ɴᴀᴍᴇ : Sexy boy ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Taehyung & Jungkook 𝗴𝗲𝗻𝗲𝗿 : ᴅʀᴀᴍᴀ.ꜱᴡᴇᴇᴛ.ᴄᴏᴍᴇᴅʏ.ᴄʜᴀᴛ.ᴀᴜ اسم فیک : پسر سکسی کاپل : سکرت ژانر : دراما.سوییت.کمدی.چت.ای‌یو. روز آپ: شنبه +باورم نمیشه که تو هیچکدوم از ادمای معروف دوربرتو نمیشناسی _باید بشناسم ؟! +واو ...تو هنوز خیلی از دنیا عقبی _همین که تو جلویی کافیه _________ +خدای من جونگ‌کوک !! ولش کن ! با توعم .. چرا وایستادین برو بر نگاهش میکنید ، بیاید اینجا هرچقدر سعی کرد پسرو دور کنه اما خشمش باعث شده بود بدون هیچ اهمیت دادنی به مکان و ادما هرکسی که جلوشو میگرفت رو پس بزنه و مشتاشو نثار صورت و بدن پسر بکنه تهیونگ و دوتا بادیگارد دیگه محکم جونگکوک رو برگردوندن و همینکه جونگکوک مقابل تهیونگ فرار گرفت تهیونگ با عصبانیت سیلی محکمی به صورتش هدیه داد صورت جونگکوک به سمت چپ متمایل شد و وقتی سرشو بلند کرد سیلی دوم رو هم دریافت کرد صدای هین کشیدن افراد رو به وضوح شنید و صدای چلیک چلیک عکس گرفتن داشت روی مخش‌ میرفت ✍️ رایتر : به یه ورم که دوستش نداری به یه ورم که از کاپلش خوشت نمیاد به یه ورم که میخوای ورس باشه هرجا خوشت نیومد بزن بیرون دنبال ریدرای چس چاز نیستم دنبال ریدرایی ام که حمایتگرن و ذهنی باز دارن سو هرجا خوشت نیومد بای بای ✍️ 🇸 🇹
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 by Theaurrora
75 parts Ongoing
<<کامل شده>> مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora
You may also like
Slide 1 of 20
dear (عزیز کرده) cover
The reddest snowflake[l.s] cover
Eros cover
༒•𝑭𝒐𝒓𝒃𝒆𝒅𝒆𝒏 𝒍𝒐𝒗𝒆•༒ cover
FREEZ🍼 cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
monster alpha cover
HEAVEN (+18) cover
Sexy Boy | Completed  cover
𝐏𝐮𝐩𝐩𝐞𝐭𝐞𝐞𝐫 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵃᵘ  cover
‌   𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️ cover
Will you marry me again? cover
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 cover
Capo | Vkook | AU cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
My special omega cover
فقط بهم بگو/Just Tell me cover
4427 cover
 You Can Be My Daddy [Kookv] cover
MAITEA cover

dear (عزیز کرده)

24 parts Complete

اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات ، علمی تخیلی... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:تمام شده این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀