Part of he[Z.M]
  • Reads 30,278
  • Votes 5,310
  • Parts 54
  • Reads 30,278
  • Votes 5,310
  • Parts 54
Ongoing, First published Jul 12, 2020
زین نفس عمیقی کشید و دستش رو تو جیب کتش فرو برد. 
-دیگه نمی‌خوامت؛ خسته کننده شدی!
با نیشخند غلیظی گفت و نفهمید لحن سردش باعث یخ بستن قلب اون شد.
اون هم نمی‌خواست اما.. مجبور بود!
لیام به سمتش دوید و محکم بازوی اون رو بین ناخن‌هاش گرفت.
-تو بهم.. تو بهم قول داده بودی زی
تند تند پلک می‌زد تا از ریزش اشک‌هاش جلوگیری کنه اما موفق نشد و اولین قطره‌ی اشک زمانی از چشم‌هاش پایین افتاد که زین با بی‌رحمی بازوش رو از دست اون بیرون کشید.
-قولی در کار نبود؛ همه‌ش بازی بود.
با عصبانیت غرید و روش رو از اون برگردوند.
-برو سراغ زندگیت!
گفت و با اخم راه اومده رو برگشت و این لیام بود که با اشک به جای خالی اون چشم دوخت و به صدای بلند اون تو ذهنش گوش سپرد
-فراموش نکن احساس من به تو واقعی ترین چیز تو این بازیه!
از نظر تو شکست چیه؟! از دست دادنِ کسی؟! زمین خوردن تو راه موفقیت؟! نمیدونم.. اما از نظرِ اون.. شکست تنها و تنها رفتنش بود.. همین!
رفتنی که اتفاق افتاد نه تنها قلبِ اون رو.. بلکه قلب هر دوی اون ها رو اسیر خودش کرد و حالا.. اینجا.. دقیقا کنارِ میدانِ ساعت.. دیگه چشم های اون پسر نمیخندید و این.. عمق فاجعه بود!
فاجعه ای که ناخواسته رخ داده بود و اون رو کشته بود..
اما باید پا پس می‌کشید؟


Start: 5 January 2020
(CC) Attrib. NonComm. ShareAlike
Sign up to add Part of he[Z.M] to your library and receive updates
or
#222harrystyles
Content Guidelines
You may also like
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
32 parts Ongoing
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
You may also like
Slide 1 of 10
𝐎𝐚𝐬𝐢𝐬 𓃭 cover
Lorenzo | لورنزو cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
Deadly human weapon
   cover
Ninety-nine cover
𝗦𝗵𝗮𝗺𝗲ⱽᵏᵒᵒᵏ ᵃᵘ cover
Love me again cover
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover

𝐎𝐚𝐬𝐢𝐬 𓃭

82 parts Ongoing

♱ 𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮︲ 「𝐂𝐡𝐚𝐧𝐛𝐚𝐞𝐤 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐤𝐚𝐢 𝐬𝐞𝐤𝐚𝐢」 ♱ 𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮 ︲ 「𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞」 ⌝ چانیول نمیتونست از معشوقه زیباش دل بکنه، بکهیون باید تقاص پس میداد. ولی نمیدونست زورش به اون جگوار قدرتمند میرسید یا نه. بکهیون سامورایی قدرتمندی بود که حتی رئیس جمهور خم میشد تا دستشو ببوسه، مردی که هر جا قدم میذاشت از طرف ۳ دولت چین، کره و ژاپن تک تیرانداز های اموزش دیده در تمام موقعیت قرار میگرفتن تا از این خون سلطنتی محافظت کنن. و حالا این افسر جوان میتونست انتقام چشمهای اشکی معشوقشو ازش بگیره؟ ⌞