ماجراهای من و بوچّان
  • Reads 22,810
  • Votes 2,311
  • Parts 40
  • Reads 22,810
  • Votes 2,311
  • Parts 40
Ongoing, First published Jul 17, 2020
Mature
🖤فن فیکی متفاوت از انیمه خادم سیاه:)♡
🖤رده سنی: +17
🖤ژانرها: شیاطین و شینیگامیای هات(والا که ژانره!)
 عاشقانه، کمدی، کمی ترسناک، فانتزی، اکشن، شونن‌آی، رازآلود، درام

🖤کاراکترها:
تقریبا همه هستن:) حداقل لازمه دو تا فصل اولو دیده باشین. ولی هرچی از خادم هس به طور کامل بخورین که لازم میشه♡==>

سباستین♡شیل، کلود♡آلویس 
 آندرتیکر، گرل و بر بچِ شینیگامی
خدمتکارهای عمارت فانتوم هایو
الیزابت و خانواده + چنتا کاراکتر اورجینال♡
و... 
(♡≧¤≦)

شیل کاملا در دام شیطان افتاده‌است. دیگر راهِ فراری نیست.

از درد فریادی بلند میکشد.

زمزمه‌ای ناآشنا‌‌... سرش از درد، در حال انفجار است.

ذهنش متزلزل شده است و کنترل افکارش را ندارد.

نیشخندِ شیطان وجودش را به آتش می‌کشد!

سباستین برای قدرت، شرورانه ترین عملی که شیاطین از انجام آن منع شده‌اند را انجام میدهد.

هوس، او را کور کرده‌ است. به سمت شیل قدم برمی‌دارد.

چشمان سرخش شعله میکشند.

- چه احساسی داره بوچان؟ اینکه بدونید بخشی از من درونتونه و داره رشد میکنه... یه دورگه!

- احساس قدرت! همونطور که از تو استفاده کردم، ازونم برای اهدافم استفاده می‌کنم. فرقی نداره از وجودِ کیه... همتون فقط وسیله‌ی انتقامِ منید!

-یو آر سو سوئیت بوچّاااان
-او...اوروسای!!
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ماجراهای من و بوچّان to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
45 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
You may also like
Slide 1 of 10
Your eyes tell || VK || Completed cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
پرسه در نیمه شب cover
¦ MY CUTE BOY  ¦☆vkook cover
||𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧|| cover
Shine in the dark cover
Amor cover
seven⁷ cover
Satisfaction(Minibook) cover

Your eyes tell || VK || Completed

52 parts Complete

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29