ᴛʜᴇ ᴛʀᴜᴛʜ ᴜɴᴛᴏʟᴅ
  • Reads 535
  • Votes 96
  • Parts 2
  • Reads 535
  • Votes 96
  • Parts 2
Complete, First published Jul 17, 2020
~یونمین~
                                ━━༻❁༺━━
_جیمین _
همه میگن عاشق شدن قشنگه‌
درست میگن، عشق قشنگه.حسش مثل شکلات داغ تو یه روز سرد برفی میمونه. راسته که میگن عشق اونقدر خاصه که نمیشه با کلمات توصیفش کرد..عشق خاصه، زیباست، نفس گیره ولی هیچ کس بهتون نمیگه، همونقدر که قشنگه،همونقدر که قلبتو پر از حسای خوب می کنه، همونقدر هم دردناکه...

       ‌ ‌‌‌‌                       ━━༻❁༺━━
_یونگی_
میگن بهترین حس دنیا وقتیه که بفهمی کسی که دوسش داری، بهت علاقه داره...بهترین حس دنیاست..ولی کسی بهتون نمیگه چه حسی داره وقتی نمی تونی اون یه نفر رو دوست داشته باشی...

             ‌  ‌      ‌ ‌‌‌        ━━༻❁༺━━

این اولین داستان من اینجاست..لطفا دوستش داشته باشین و باهاش مهربون باشین...
دوستون دارم~
All Rights Reserved
Sign up to add ᴛʜᴇ ᴛʀᴜᴛʜ ᴜɴᴛᴏʟᴅ to your library and receive updates
or
#15song
Content Guidelines
You may also like
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
23 parts Ongoing
اسم:dear (عزیز کرده) درحال آپ✍🏻 ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات و ..... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:جمعه ها این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
TENSION🍷(vkook) by seta8603
34 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
You may also like
Slide 1 of 10
لورنزو | Lorenzo cover
Satisfaction(Minibook) cover
پرسه در نیمه شب cover
ROSE ╎KV ✔️ cover
dear (عزیز کرده) cover
Mint green cookie🍃 cover
TENSION🍷(vkook) cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
《 𝑁𝑂𝑋 》 cover
✧HOME✧ cover

لورنزو | Lorenzo

59 parts Ongoing

لورنزو | Lorenzo _چطور با لورنزو آشنا شدی فابیو؟ + من یه بوکتروتم * ....زمانی که توی کتابخونه قدم میزدم و کتاب هارو تماشا میکردم انتظار نداشتم که روز بعد یه نسخه نو از هر کتابی که لمس کردم دم در خونم پست بشه و روی اون بسته فقط یه نوشته باشه... " از طرف لورنزو " * بوکتروت : کسی که هم عاشق کتابه ، هم درونگراست و به خوندن کتاب و ادبیات کلاسیک علاقه داره ! پارت گذاری: پنجشنبه هر هفته به صورت منظم کاپل اصلی : یونمین کاپل فرعی : کوکوی ، جیهوپ و ... ژانر : مافیا ، دارک ، اکشن ، طنز ، اسمات ، دارای صحنه های خشن ( از لحاظ جنگ و خونریزی) نکته : این فیک صحنه های خون و خونریزی و خشنی داره که برای همه توصیه نمیشه #lorenzo