The Man - larry.Stylinson - Wattpad

The Man

loulouTomlinson91

Reads 12,886
Votes 3,424
Parts 20

Reads 12,886
Votes 3,424
Parts 20

loulouTomlinson91

Mature

boyxboy harryandlouis harryedwardstyles larrystylinson louis zaynmalik

❌COMPLET❌
#ژانر : معمایی_رومنس
#larry
اون مرد تو خونه ی رو به رویی ما زندگی میکنهAll Rights Reserved

boyxboy harryandlouis harryedwardstyles larrystylinson louis zaynmalik

20 parts

Sign up to add The Man to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

Kiss & Cry |Zarry| by callmebiscuit

ساعت دقیقا ۲۳:۴۰ رو نشون میداد. درحالی که روی تخت نامرتبش نشسته‌بود با مدادی که توی دستش داشت روی برگه‌ی روبه‌روش با خط ریز و مورچه‌وارانه نوشت «مقدمه». انگشتاشو سه بار متوالی به گوشه برگه کوبید و عصبی یه گوشه پرتش کرد. نفسشو تلخ بیرون داد و با صدایی لرزون‌تر از دستاش چیزی رو که «اون» بهش گفته بود تکرار کرد:«مزخرفه! بدترین خیانتی که میتونی در حق یه کتاب چندصد صفحه‌ای بکنی، اینه که بخوای توی ده بیست تا کلمه واسش خلاصه بنویسی!» لبخندی زد که زهرمار کرد شیرینی خاطره‌ی صداشو توی ذهنش... بی مقدمه بالای صفحه اسم داستانو نوشت: kiss and cry.

WAR OF HEARTS [L.S] by minxumi

نگذار که فکر غرق شدن مرا در خود فرو ببرد نگذار که این گونه قصه ی تلخ مان به پایان برسد رهایم مکن ای عشق ‌رهایم مکن.. 《WWII》

~ SOMΞONE WILL LOVE YOU |N.S| by TheBlueK

❧ Narry Storan 🕊 •ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ• - بعد از من، کسی دوستت خواهد داشت! ___ -K.

Your Name [ZIAM] by soha_mayne

[Completed] من فقط یه چیز از تو میدونستم و اون اسمت بود A short Ziam Story

این دختر، اتفاقی دیوانه شده! by mahtabstories

خاله گریه می کند. مادر هنوز تفنگش را به دست دارد. ماشه را می چکاند و بنگ بنگ! خاله گلوله ها را می فهمد.

Mad wolf | kookv by sugamria

هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ، تا ابد هم میمونم» ژانر: فانتزی/ امگاورس/ انگست/ رمنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83

- با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer

Trouble (L.S) [Persian translation] by notoriouse_

_بابابزرگ هریِ تو از دردسر متنفر بود و من خودم تعریف دردسر بودم. _پس چجوری تهش به هم رسیدین؟ _خب بچه، همش با یه صبح پردردسر شروع شد. ©All Rights reserved to: jealouslouis_

WE MISS 1D 2 by Ariiyara

#1 in non_fiction کتاب دوم... وان دایرکشن٬یک جهت٬عشق٬زندگی٬بزرگترین بوی بند دنیا...دلیل تپیدن قلب میلیون ها دختر? ??...دوست دارید بیشتر باهاش آشنا بشید؟؟؟ این کتاب بهتون کمک میکنه... فن فیکشن نیست...فقط دلنوشتس... وان دایرکشن ۵ عضو داره...هری٬لیام٬نایل٬لویی و زین بدون زین لیام و هری نایل و لویی باهم میخونن نه وان دایرکشن❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ ONE DIRECTION...BEST THING IN DIRECTIONER'S LIFE...WE MISS THEM...TOGETHER 1D=5/5 ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ EVERYTHING THAT YOU WANT ABOUT 1D... FACTS TEXTS BEST MEMORIES IMAGINES LYRICSES ...... FOR EVERYONE HARRY GIRLS NIALL GIRLS LIAM GIRLS LOUIE GIRLS AND ZAYN GIRLS

¦ MY CUTE BOY ¦☆ by FLORIM69

√ در حال آپ ¦ نام = پسر کیوت من ¦☆ ¦ کاپل = ویکوک ¦☆ ¦ ژانر = اسمات , فلاف , امپرگ , رمنس ,.... ¦☆ ¦ نوع = فیک ¦☆ ¦ نویسنده = فلوریم ¦☆ √ این فیک فقط دارای یک ورژن ویکوک است

You may also like

Slide 1 of 10

Kiss & Cry |Zarry| cover

WAR OF HEARTS [L.S] cover

~ SOMΞONE WILL LOVE YOU |N.S| cover

Your Name [ZIAM] cover

این دختر، اتفاقی دیوانه شده! cover

Mad wolf | kookv cover

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover

Trouble (L.S) [Persian translation] cover

WE MISS 1D 2 cover

¦ MY CUTE BOY ¦☆ cover

Kiss & Cry |Zarry|

ساعت دقیقا ۲۳:۴۰ رو نشون میداد. درحالی که روی تخت نامرتبش نشسته‌بود با مدادی که توی دستش داشت روی برگه‌ی روبه‌روش با خط ریز و مورچه‌وارانه نوشت «مقدمه». انگشتاشو سه بار متوالی به گوشه برگه کوبید و عصبی یه گوشه پرتش کرد. نفسشو تلخ بیرون داد و با صدایی لرزون‌تر از دستاش چیزی رو که «اون» بهش گفته بود تکرار کرد:«مزخرفه! بدترین خیانتی که میتونی در حق یه کتاب چندصد صفحه‌ای بکنی، اینه که بخوای توی ده بیست تا کلمه واسش خلاصه بنویسی!» لبخندی زد که زهرمار کرد شیرینی خاطره‌ی صداشو توی ذهنش... بی مقدمه بالای صفحه اسم داستانو نوشت: kiss and cry.