LOTUS | نیلوفر آبی
  • LECTURES 12,369
  • Votes 2,059
  • Parties 31
  • LECTURES 12,369
  • Votes 2,059
  • Parties 31
En cours d'écriture, Publié initialement juil. 21, 2020
Contenu pour adultes
بیون بکهیون، پسر شونزده ساله‌ای که گذشته‌ی تاریکش به آینده‌ش سایه انداخته...
پسری که در صدد نجات جون خودش در برابر کسانی که دنبالشن، فرار میکنه.
از جایی که متولد شده و از یتیم خونه‌ای که با فرار کردن ازش، داستان پیچیده‌ای رو برای خودش رقم میزنه...

پارک چانیول، مرد زخم خورده‌ای که در تنهایی فرو رفته.
با کینه‌ی کهنه‌ای از یه دوست قدیمی که با رفتن بدون بازگشتش، چانیول رو در افسردگی و جنون تنها گذاشت و داستان زندگیش رو در تاریکی حبس کرد.

دنیای کوچیکی که آدما رو به هم وصل میکنه؛
داستان های عجیبی که با هم پیوند میخورن...

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

گل زیبای جادویی...
نیلوفر آبی ای که در میان گندآب ریشه میدواند و رشد میکرد، برگهای مزاحم و پهناور را همراه خود میکشید، قطرات مهیب و هولناک باران را مینوشید و در آخر...
پاک و زیباترین گل شد...
گلی که تقدس نام خود را اثبات کرد، اجازه نداد ذات زادگاهش او را به زنجیر بکشد و طهارت را در روح دمید...

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

🔥کاپل ها: چانبک/ کایهون/ تائوریس

💡ژانر: رمنس/ فانتزی/ خشن/ اسمات/ اسمات خشن🚫

Drk_SuN

1399/5/1
Tous Droits Réservés
Inscrivez-vous pour ajouter LOTUS | نیلوفر آبی à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour
ou
Directives de Contenu
Vous aimerez aussi
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ, écrit par meral_writ
38 chapitres En cours d'écriture
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
Vous aimerez aussi
Slide 1 of 10
Deadly human weapon
   cover
𝗦𝗵𝗮𝗺𝗲ⱽᵏᵒᵒᵏ ᵃᵘ cover
Love me again cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱 cover
محکوم به عشق cover
𝐎𝐚𝐬𝐢𝐬 𓃭 cover
Lorenzo | لورنزو cover
ᴸᴵᵀᵀᴸᴱ ᶜᴴᴱᴿᴿᵞ🍒🍷 cover

Deadly human weapon

35 chapitres En cours d'écriture

بخشی از فیک: امگای مذکر باردار بود! برای امگای بیست ساله ای که نه مارک شده، نه ازدواج کرده، نه حتی دوست پسر و پارتنر دارد، این یک رسوایی ویران کننده محسوب میشد، خلاصه: امگای جوان به قصد تحمل درد خیانتی که بهش شده برای مست کردن به بار میره و این مستی به درگیری با یک گروه گنگستر خطرناک، و بارداری ناخواسته و رشته اتفاقاتی که سرنوشتش رو به طور کامل تغییر میده ختم میشه... . نام فیک: سلاح کشتار انسانی . ژانر:درام/ عاشقانه/ امگاورس/امپرگ . کاپل: kookmin / namjin/supe