🩸My vampire father🩸 - Matin - Wattpad

🩸My vampire father🩸

OKUNANLAR 30,968
Oylar 4,544
Bölümler 12

OKUNANLAR 30,968
Oylar 4,544
Bölümler 12

fanfiction kimtaehyung kimv

🩸پدر خون آشام من🩸


ژانر: رمنس، فانتزی،کمی اسمات😌🔞

کاپل: ویکوک

خلاصه: کیم وی پسر ۲۰ ساله ی خون آشام که برای از بین بردن غریزه وحشی خود مجبور به کاری میشود ک...


نویسنده: @Mahtina9

وضعیت: پایان یافته

خوشحال میشم بخونین با اینکه تجربه های اولمه ولی خیلی بهم انرژی میدین 
مرسی🥺😍🖤

شیر کنید و وُت و کامنت فراموش نشه
بوص رو پیشونی تاینی تون😂😍😍Tüm hakları saklıdır

fanfiction kimtaehyung kimv

İçindekiler

12 bölüm

Eklemek için kaydolun 🩸My vampire father🩸 kütüphanenize ekleyin ve güncellemeleri alın

or

İçerik Rehberi

Ayrıca sevebilecekleriniz

Bahareh_kimjk tarafından yazılmış The It boy adlı hikaye

جونگکوک در آکسفورد، پیش از همه با پارک جیمین آشنا شد. جیمین پسری پر انرژی و باهوش که گاهی هم بی رحم میشد. در ترم اول، آن ها در کنار تهیونگ، نامجون، هوسوک و یونگی گروهی جدا نشدنی و خاص را تشکیل دادند. اما اواخر ترم دوم، جیمین به قتل رسید. حالا یک دهه گذشته و جونگکوک و تهیونگ درگیر زندگی خودشان و همچنین بیماری قلبی جونگکوک هستند. همزمان خوشحال است که بالاخره میتواند گذشته را پشت سر بگذارد. اما یک خبرنگار به سراغش می آید و با شواهدی جدید روی بی گناهی نویل پافشاری میکند. جهانِ جونگکوک بهم میریزد. با دوستان قدیمی اش تماس میگیرد و معمای مرگ جیمین را کنکاش میکند. نهایتاً می فهمد که هرکسی راز های خودش را دارد‌‌.......

imyouroya tarafından yazılmış AXION | VKOOK adlı hikaye

عطر شیرین پسر توی بغلش رو بو کشید و با آرامش چشم هاش رو بست. با صدای خشداری پرسید "سردت که نیس یاس؟" پسر سرش رو به دو طرف تکون داد و با صدای نرمی گفت "ته؟" - "جون ته؟" - "مدت زیادی گذشته ولی من هنوزم نفهمیدم چرا یاس صدام میکنی.." مرد پسر رو کمی از بغلش بیرون کشید تا بتونه چهره پرستیدنیش رو ببینه. نفسی گرفت و در حالی که نگاهش روی لب های سرخ و چشمان ستاره بارون پسر میچرخید زمزمه کنان گفت "چون تو تنها عشق پاک منی.." 𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑨𝑿𝑰𝑶𝑵 𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒅𝒓𝒂𝒎, 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝒆𝒏𝒊𝒈𝒎𝒂𝒕𝒊𝒄, 𝒔𝒎𝒖𝒕, 𝒂𝒏𝒈𝒔𝒕 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔 : 𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 & ? 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : ναηтє

Vkookchild9597 tarafından yazılmış My you adlı hikaye

_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut

_phntm_ tarafından yazılmış 𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓 𝐇𝐀𝐂𝐊𝐄𝐑 adlı hikaye

هکری که قلبش هک شد... ɢᴇɴʀᴇ : ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ᴅʀᴀᴍᴀ , ᴍʏsᴛᴇʀʏ ᴄᴏᴜᴘʟᴇs : ᴠᴋᴏᴏᴋ , ᴋᴏᴏᴋᴠ [sᴡɪᴛᴄʜ] , ʏᴏᴏɴᴍɪɴ , ɴᴀᴍᴊɪɴ ᴡʀɪᴛᴇʀ : ᴘʜᴀɴᴛᴏᴍ

fully00 tarafından yazılmış 𝑳𝒊𝒈𝒉𝒕 𝒊𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒅𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 adlı hikaye

تهیونگ یه الفاست که اعتقادی به عشق نداره،اون به خوشگذرونی هاش ادامه میده با وجود اینکه جفتش رو پیدا کرده... کارما بازی بدی رو با امگای ما شروع کرده بود! ༺┈──-----⁣──┈༻ کاپل اصلی: تهکوک کاپل های فرعی: یونمین،نامجین،هوکی ژانر: امگاورس،ومپایر "اسمات ندارد"

GiSsOo_oO tarafından yazılmış Gloomy adlı hikaye

مجموعه وانشات های من :) 🖤 همراه با موسیقی #sad

EUGENIEandDANIYAR403 tarafından yazılmış 4427 adlı hikaye

جئون جونگکوک سارق چیره‌دستی که به نظر احمق میاد به خواسته خودش دستگیر میشه و وبه زندان میره، و اونجا امپراطوری خودش رو برپا میکنه، چطوری؟ قطعا همه‌ی زندانی ها به گنده ترین سارق کره احترام میگذارند! البته بجز یک نفر! کیم تهیونگ رئیس باند قاچاقی که برخلاف میلش دستگیر شده و در تلاشه که یه جوری از زندان بیرون بره... تهیونگ یک عمر به باند خودش که بعضی‌هاشون توی زندان همراهش اند دستور داده و براش سخته زیر سلطه‌ی یه دزد احمق بره! 🔞💲👣🕷 کاپل های فیک به ترتیب: تهکوک، نامجین، یونمین هستند #action #fanfiction #taekook #vkook #mafia # smot #mystery

panikamm tarafından yazılmış 𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑽𝑲𝑶𝑶𝑲] adlı hikaye

"مولن روژ" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی،رمنس،انگست،اکشن،اسمات" کاپل: "تهکوک/کوکوی،سپ،نامکوک،نامجین، چانبک" ~•~•~•~•~•~•~• جونگکوک همراه ناپدری و مادرش و برادر ناتنیش جیمین زندگی می‌کنه اما مدام توسط مادر و ناپدریش مورد ظلم قرار میگیره؛ ناجیش، تنها دوستش نامجونه که سالهاست به شدت عاشقشه اما جرعت اعتراف نداره تا زمانی که یه حادثه احساساتش رو اجبارا فاش می‌کنه و همزمان با پا گذاشتن جونگکوک به زندگی واقعی نامجون به عنوان یک معشوقه، توجه کیم تهیونگ، مشهور ترین بازیگر آسیایی نژاد پاریس رو به خودش جلب می‌کنه. اون حادثه و شروع رابطه‌ی عاشقانه اش، شروع فاش شدن رازهای عظیمی میشه که زندگی جونگکوک رو به کل زیر و رو می‌کنه. جونگکوک واقعا کیه؟ و چرا «اون» دنبالشه؟ چرا کیم تهیونگ مدام دور و برشه و سعی داره توجهش رو جلب کنه؟ صد ها «چرا» که هربار یکیشون به جواب میرسه باعث به وجود اومدن ده ها سوال جدید میشه اما درنهایت....هیچ سوالی بی‌جواب نمیمونه! ~•~•~•~•~•~•~•~ وضعیت: درحال آپ ورژن کوکمین و فول پارت همین فیک از طریق پروفایلم در دسترسه

13butterfly7 tarafından yazılmış Heartbeat |sevensome| adlı hikaye

کاپل : سون سام ژانر: امگاورس / امپرگ / اسمات / روزمره 🚫بوک نامنظم اپ میشه اگه مشکلی دارید فعلا خوندنش رو شروع نکنید، از تابستون آپش منظم میشه🚫

millennium_story tarafından yazılmış THE VHR || VKOOK adlı hikaye

WRITER: E.L NAME: THE VIENNAS HOT RUMOR COUPLE: VKOOK GENRE: SOCIAL, ROMANCE, MEDICAL " - ازت می‌خوام امشب من رو در یک مهمانی شام همراهی کنی. جونگکوک با سوءظن به تهیونگ نگاه کرد. - به چه عنوان؟! - دوست‌. - دوست؟ - دوست‌پسر! - تو می‌خوای از من سوءاستفاده کنی! - آروم باش. من فقط می‌خوام ازت استفاده کنم. "

Ayrıca sevebilecekleriniz

Slide 1 of 10

The It boy cover

AXION | VKOOK cover

𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓 𝐇𝐀𝐂𝐊𝐄𝐑 cover

𝑳𝒊𝒈𝒉𝒕 𝒊𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒅𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 cover

𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑽𝑲𝑶𝑶𝑲] cover

Heartbeat |sevensome| cover

THE VHR || VKOOK cover

The It boy

جونگکوک در آکسفورد، پیش از همه با پارک جیمین آشنا شد. جیمین پسری پر انرژی و باهوش که گاهی هم بی رحم میشد. در ترم اول، آن ها در کنار تهیونگ، نامجون، هوسوک و یونگی گروهی جدا نشدنی و خاص را تشکیل دادند. اما اواخر ترم دوم، جیمین به قتل رسید. حالا یک دهه گذشته و جونگکوک و تهیونگ درگیر زندگی خودشان و همچنین بیماری قلبی جونگکوک هستند. همزمان خوشحال است که بالاخره میتواند گذشته را پشت سر بگذارد. اما یک خبرنگار به سراغش می آید و با شواهدی جدید روی بی گناهی نویل پافشاری میکند. جهانِ جونگکوک بهم میریزد. با دوستان قدیمی اش تماس میگیرد و معمای مرگ جیمین را کنکاش میکند. نهایتاً می فهمد که هرکسی راز های خودش را دارد‌‌.......

Daha fazla bilgi