black angel
  • Reads 1,154
  • Votes 52
  • Parts 1
  • Reads 1,154
  • Votes 52
  • Parts 1
Complete, First published Sep 16, 2014
All Rights Reserved
Sign up to add black angel to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Damon/رام کردن by Lomara_926
18 parts Ongoing
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
rebellious(سرکش)  by Querencia_Metanoia
35 parts Ongoing
🂡🂡🂡مردی زاده شده از قدرت که آس پیک پنهان شده در تاریکی هر مانعی رو فدای قدم های پر صلابتش میکنه و اون این آس پیک رو مدیون یه انتخابه. انتخاب و سرپرستی یک پاک و تبدیل کردنش به کسی که از جسد دشمن هاش برای رسیدن به آغوش مرد پله میسازه. 🂡🂡🂡🂡 برشی از فیک 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «-اونقدر بهت نزدیک شدم که میتونم لمسش کنم، دردهات، آرزوهات و لذت هات میخوام همشون رو احساس کنم» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «پشیمون نیستم، حالا هدفم معلومه، میخوام روی زمینی که قدم میزنی فرشی از جنس دشمن هات پهن کنم.» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 ☾- یه هیولا اما هیولایی که میکشه فقط برای تو، هرکس سر راهت قرار بگیره رو میکشم چون کسی حق نداره توی خط تو باشه. 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 - اگه فکر می‌کنی این آخرین باره که منو این‌طور می‌بوسی... پس هیچی از من نمی‌دونی تهیونگی، تو منو یه هیولا کردی و حالا میتونی مانعم بشی تا بیشتر نخوام؟ 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 نگاهی به چشم های نگران جیمین انداخت و گفت: یونگی-هیولایی که اون با دستهای خودش ساخته اگر امشب نتونه تهیونگ رو به دست بیاره همه جا رو به خون میکشه و تهیونگ هم اینو میدونه پس مجبوره بهش اجازه ی پیش روی
You may also like
Slide 1 of 10
^^ KookV short stories ^^ cover
My Sin cover
❊𝐏𝐨𝐥𝐢𝐥𝐥𝐚❊ cover
Damon/رام کردن cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
rebellious(سرکش)  cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
LOSER  cover

^^ KookV short stories ^^

24 parts Ongoing

☁️داستان های کوتاه کوکوی☁️ Ganer : Romance , AU , fakechat , SMUT