𝐷𝑒𝑎𝑑 𝐵𝑟𝑜𝑡ℎ𝑒𝑟
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 1,678
  • Всего голосов 500
  • Части 6
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 1,678
  • Всего голосов 500
  • Части 6
Завершенная история, впервые опубликовано июл. 27, 2020
پشت میز شام روبه به روی من نشسته بود و بهم نگاه میکرد.. برادر دوقلوی من..اما اون برادر من نبود.. قسم میخورم که نبود..من میدونم چون..
من خودم کشتمش...


#completed
Все права защищены
Подпишись, чтобы добавить 𝐷𝑒𝑎𝑑 𝐵𝑟𝑜𝑡ℎ𝑒𝑟 в свою библиотеку и получать обновления
или
#49ترسناک
Руководство по содержанию публикаций
Вам также может понравиться
Eternal magic от kimcottony
14 Части Завершенная история
نام فیک: جادوی ابدی/ Eternal magic کاپل:کریسهو - چانبک - کایسو نویسنده:☁️ kim.cotton ☁️ وضعیت : ‌کامل شده ‌^^✅💚 خلاصه: اون باید بخاطر شرط بندیش، بچه‌ای رو به عنوان پارتنره چانیول میخرید. از سازمانی که با همین هدف بچه هارو جمع کرده و آموزششون میداد اما تو همون روز، با پسربچه ای با موهای سبز رنگ، که همه شلغم صداش میکنن مواجه میشه داستانهای پشت پرده زندگی پسرکه شلغمی چی بود که باعث درد اومدنه قلبه کریس شد؟ چه‌کسی حدس میزد آخره آشنایی اونا چی میشه..؟¡! ـــــــــــــــــ کریس: چرا سوهو اینقدر از سوک میترسه؟ بکهیون: شما بودین ، اگه زورتون به هیشکی نمیرسید و هیچ پشتوانه ای نداشتین و تنها سرپنهاتون اون سازمان میبود، نمیترسیدین؟ همه بچه های سازمان از ماما میترسن ولی بلاهایی که سر سوهو اومده سر هیچکدوممون نیومده. باورتون میشه یبار ماما با قاشق ، باسن سوهو رو داغ کرده؟ ـــــــــــــــــ _سوک داره انتقامه پدره سوهو رو، از سوهو میگیره و دلش رو خنک میکنه.سوک یه مادر نیست! اون یه جانیه ـــــــــــــــــ کریس: اگه بدونی چجوری و چقدر گریه کرد. فکر کرد سر اینکه باعث شده رازمون لو بره میخوام ببرمش حموم که تنبیهش کنم...کای...رو بدنش پره رد تیغه، پشتش یه جای سالم نداره...روی شکمش زخمهای جدیده زیادی هست...بدجور آسیب دیده ه
Strawberry farm||Kookv от S_TAEHKOOK
27 Части Текущие
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK
﴾ Moon wolf  ﴿ от kimkook_Lovrita
30 Части Текущие
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته
Вам также может понравиться
Slide 1 of 10
Your eyes tell || VK || Completed cover
Eternal magic cover
Strawberry farm||Kookv cover
Heartbeat |sevensome| cover
Ninety-nine cover
•• Supreme ••  cover
﴾ Moon wolf  ﴿ cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
war of me  cover
INRED | VKOOK cover

Your eyes tell || VK || Completed

47 Части Завершенная история

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29