★ᴡʜᴏ ᴀʀᴇ ʏᴏᴜ?
  • Reads 2,655
  • Votes 520
  • Parts 37
  • Reads 2,655
  • Votes 520
  • Parts 37
Complete, First published Aug 09, 2020
Couple : Hyungwonho | Minkyun 
Genre: Romance | Fantasy | fluff
تیزر:
+خدایی که عاشق انسان میشه؟
تو یه احمقی وونهو!
آدم هارو ما خلق میکنیم و بهشون زندگی میدیم!..چطور میتونی عاشق چنین موجود ناچیز وفانی ای بشی!
باورم نمیشه که از جایگاهت تو آسمون دست کشیدی!
-تو اصلا میدونی عشق چیه؟
+نمیدونم..چرا باید بدونم چیه؟
-عشق چیزیه که انسان ها تجربش میکنن ولی تو حتی نمیتونی تعریفش کنی...
و با این حال به خاطر عمر ابدیت خودتو برتر میدونی؟
+اون آدما پست و حقیرن!خودخواهن و از پشت بهم خنجر میزنن!
-بنده ها شبیه خالقشونن..خودتو قشنگ توصیف کردی!
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ★ᴡʜᴏ ᴀʀᴇ ʏᴏᴜ? to your library and receive updates
or
#3wonho
Content Guidelines
You may also like
The 10 Women [ZaynMalik] by MissBieberN
82 parts Complete
نگاش که میکردی دوراتا بود! یه دختر ۱۵ساله که رفتار و حرف زدنش تحت تاثیر بلوغش بود 🙃 اما بعد از هر صبح گیر افتادن توی آسانسور با زین مالیک، مرد همسایه که از قضا متاهل و زیادی جذاب بود باعث شد بعدش دیگه هیچ چیز سرجاش نباشه.... چیز بزرگی درقلب زین جابجا شده بود... انگار دوراتا هوش از سرش پرونده 🦋 طوری که هیچوقت چنین چیزی رو تجربه نکرده و این آغازه سبز شدن حوادث عجیب و غریب در حوالی عشق ممنوعه بود♥️🚫 اتفاقاتی که راجبش حتی نمیتونی حدسی بزنی 👩‍❤️‍💋‍👨 -واقعا نمیدونم من و تو چیزی هستیم که اسم نداره.. +چیزای جدید همشون قشنگن. -تا جایی که اون قدیمی ها بخوان انتقام بگیرن یا اون چیزه جدید هم یه روزی قدیمی بشه. +حداقل با حسرت امتحان نکردنش نمیمیریم. -فکر نکنم تو ۱۶ سالگی بخوام بمیرم. رویا یا حقیقت! چی اینارو از هم متمایز میکنه؟ چی مرز بین این دوتارو تایین میکنه؟ یادآوری روزای قشنگی که گذروندی سخت تره؟ یا خیال بافی چیزی که هرگز قرار نیست اتفاق بیوفته! [Completed][some Sexual contact 🔞]
You may also like
Slide 1 of 10
My you  cover
Lost memories ᵥₖₒₒₖ cover
Mad wolf | kookv cover
seven⁷ cover
lover killer ( Z . M ) cover
The 10 Women [ZaynMalik] cover
Violet | Complete cover
•|SATISFACTION|• [Z.M] cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
Amor cover

My you

47 parts Ongoing

_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut