hey guys fuck you[complete]
  • Reads 36,268
  • Votes 9,241
  • Parts 17
  • Reads 36,268
  • Votes 9,241
  • Parts 17
Complete, First published Aug 26, 2020
Mature
🐾‌بیون بکهیون یه پسر پولدار ولی ساده لوح و خوش قلبه که تو دبیرستان به خاطر چهره ی ریز و عینک درشتش ، همه موش کور صداش می کنن و مدام مورد تمسخر و آزار و اذیت دیگرانه. بکهیون عاشق گروه موسیقی دبیرستانشونه تا حدی که حاضر میشه بهشون پول بده تا تو یه جشنواره ی موسیقی توی سئول شرکت کنن به این شرط که عضو گروه بشه. اما اون پسرا به سردستگی چانیول از پولش استفاده می کنن و قالش میذارن و بکهیون حالا بعد از گذشت ۱۰ سال برای انتقام از اعضای گروه برگشته...

Chanbaek/hunhan
Romance/dram/smut +18
Writer: lilyblue
Update: wednesday

@Bbh_blue
All Rights Reserved
Sign up to add hey guys fuck you[complete] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
Claimed-Persian Translated (Completed) by Mohadeseh_gamer
53 parts Complete Mature
•¬‌کاپل: کیومین | ایونهه | وونمین •¬‌ژانر: امگاورس | تخیلی | خشن | انسی •¬‌خلاصه: لی سونگمین امگای سیاهی بود که به سرکشی و شورش معروف بود .چو کیوهیون الفای سفیدی بود که از امگاهای سیاه متنفر بود و چه میشه اگه کیوهیون بدون اینکه بدونه سونگمین یه امگای سیاهه فقط بخاطر شکست عشقی که خورده اون رو مارک کنه؟و سونگمین با وجود مطیع شدنش باز علیه قانون اطاعت از الفا بجنگه؟ اونجا بودی.. وقتی که نیاز داشتم کسی پیشم نباشه تو بودی... درست روبه روی من... با نگاه پرنفوذت بهم خیره شده بودی... با اون موهای پلاتینیومی سفید سخت دور از دسترس و سرد بنظر میومدی.. چطوره نگم از لباس کشباف قرمز رنگ بستکبالت که تو رو جذاب تر نشون میداد و من... من... من جلوی همه اینها توان مقاومت نداشتم..نمیتونستم ... حتی اگه میخواستم نمیتونستم در برابرت بایستم... من ضعیف تر از چیزی بودم که عطرت مقاومتمو نشکنه این منصفانه نبود... درست وقتی اومدی که داغ بودم... نیاز داشتم .. همه تنم از حرارت میسوخت.. تمام وجودم از عطش گُر گرفته بود... و این اصلا نشونه خوبی برای یه گرگ امگا نبود.. و تو اونجا بودی... درست روبه روی من، ایستاده پر از غرور و راز من درست روبروی تو،افتاده از نیاز و عطش.. همون اندازه ای که من از نیاز پر میشدم چشمای تو هم لبریز از شهوت میشد... اما تو نمیخ
✧𝐒𝐮𝐩𝐞𝐫 𝐘𝐞𝐨𝐥✧ by parkhakint
5 parts Ongoing
پارک چانیول تازه هیفده سالش شده بود . پنج سال برای ارتش آلمان جنگیده بود و حالا بعد از دو سال اتمام جنگ تونسته بود یه خونه یک اتاقه توی خیابان آمستردام بگیره. توی خیابان آمستردام صبحا وقتی ساعت ۹ صبح پنجره ی کشویی اتاق خوابش رو باز میکرد ، خبری از درخت و صدای بلبل نبود . خانم میشل دست به کمر مسافر های شب قبل رو از اتاقهاشون مرخص میکرد. صداش اونقدر بلند بود که چانیول اون رو به عنوان هشدار بیداری در نظر میگرفت. هر روز صبح دستش رو به قاب پنجره تکیه میداد و یه سیگار برگ روشن میکرد و تا تموم شدن مسافر ها صبر میکرد و نگاه های غضبناک خانم میشل بنظرش جالب میومد. بطور شگفت انگیزی خانم میشل اعتقاد داشت پسر هیکلی که هر روز صبح بدون لباس بهش زل میزنه تو کفشه و یه منحرف حرومزادست. وقتی سیگارش تموم میشد پنجره رو میبست و یه قهوه کنیایی با نان و مارگارین میخورد . لباس میپوشید و برای رفتن سر کار آماده میشد. درست وقتی که در خونش رو باز میکرد پسر بچه ی همسایه که هر روز منتظر میموند وقتی صدای بیرون اومدن چانیول رو میشنید سریع در رو میبست و چانیول هر روز صبح چشمهای مشتاق و دماغ کشیده ی اون بچه رو میدید. * آپ جمعه ها * ֶָ ⭑ࣶࣸ ִֶָ𖤐˚. ࣪ 𖣯. ָ࣪
⌞ Eternal Darkness ⌝ by MMHPCY
41 parts Complete
Fiction ↬ تاریکی ابدی Couples ↬ Chanbaek, Kaihun Genre ↬ Supernatural, Romance, Angst, Smut NC ↬ +18 Auther ↬ Narcis ••━━━━━━━━━━━━━━•• ✶【 خلاصه داستان 】✶ ❧ Kaihun: کیم‌ جونگین یه خون‌آشام مقرراتیه که درخواستی برای منبع تغذیه میده...چی میشه اگه پسری که جونش رو نجات میده به عنوان منبع انتخاب بشه؟ اوه سهونی که در اوج جوونی با کلی مشکل رو به رو شده و برای پول، خونش رو به خون‌آشام جوان می‌فروشه. سهون چرا انقدر خاصه؟ چطور تونسته توی قلب جونگین برای خودش جا پیدا کنه؟ چه اتفاقی قراره برای عشق تازه جوونه زده‌ی جونگین بیفته؟ ❧ Chanbaek: پارک چانیول نقاشی که هر صبح میره به سمت جنگل تا از گرگینه زیبایی که با یه لبخند مستطیلی درحال کتاب خوندنه نقاشی بکشه. ماهیت وجود چان و اون پسر کاملا متضاد هم هست و البته...بکهیون یه راز بزرگ داره. رازی که باعث شده بک زندگیش رو در تنهایی بگذرونه و فاش شدنش باعث میشه چانیول، جونش رو از دست بده. خون آشام قد بلند و آلفای مرموز قراره با چه اتفاقی رو به رو بشن؟ ••━━━━━━━━━━━━━━•• ◈ [ @Narcis_Fictions ] 🎖 1 in Sehun... •~•
TENSION🍷(vkook) by seta8603
31 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامشخص فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 10
Dukkha cover
Phoenix   cover
Shine in the dark cover
Claimed-Persian Translated (Completed) cover
✧𝐒𝐮𝐩𝐞𝐫 𝐘𝐞𝐨𝐥✧ cover
fox cover
We brought Lucifer To home [Completed] cover
⌞ Eternal Darkness ⌝ cover
TENSION🍷(vkook) cover
Hurricane cover

Dukkha

107 parts Complete Mature

رنج: Dukkha بودا می‌گوید: «زائیده شدن رنج است؛ پیری رنج است؛ بیماری رنج است؛ مرگ رنج است؛ اندوه، زاری و درد، پریشانی و ناامیدی رنج‌اند. نرسیدن به آن شخص که دوست می‌داری رنج است.» این تنها خاطره‌ای که از مادرم دارم. همین جملات تنها چیزی‌هایی بودند که از مادرم برای من مونده بود. نه چهره... نه صدا... نه عطر... نه نوازش... نه تشویق... نه تنبیه... نه انگیزه... نه امید... نه عشق... فقط یک دست نوشته‌ی قدیمی... یک یادگار کهنه... اگه این رنج نیست پس چیه؟ من رو آيتنه (āyatana) صدا می‌زنن...یعنی دریچه‌ی ظهور رنج. G̶̶E̶̶N̶̶R̶̶E̶̶: Romance, Criminal, Psychology, Happy, smut C̶̶O̶̶U̶̶P̶̶L̶̶E̶̶: Chanbaek داستان دو فاز داره پس حتما توضیحات قبل از پارت اول رو بخونید. اولین بوک از مجموعه‌ی inclination (تمایل، نهاد، شیب، انحراف) دقت کنید که بوک‌ها هرکدوم داستان خودشون رو دارند و هیچ ربطی به همدیگه ندارند.