Story cover for £; Retaliation ;£  by maarii76
£; Retaliation ;£
  • WpView
    Reads 83,482
  • WpVote
    Votes 18,807
  • WpPart
    Parts 57
  • WpView
    Reads 83,482
  • WpVote
    Votes 18,807
  • WpPart
    Parts 57
Complete, First published Sep 05, 2020
نام: تلافي
ژانر: رمنس_درام_اسمات
کاپل:چانبك_كايسو_چانكاي
وضعيت: تمام شده
نويسنده:Mary
 

خلاصه فیک✍:
 قانون عجيبي ست من تو را دوست دارم،تو ديگري را و ديگري ديگري را...واينگونه است كه همه تنهاييم!

رابطه چانيول و كاي با تمام ناهمواري هاش به خوبي پيش ميرفت و چانيول خوبشخت ترين بود،  شايد تنها مسئله ازار دهنده براي چانيول عشق نه چندان مخفي بكهيون به خودش و ابراز علاقه هاي ازار دهندش بود كه چانيول رو مجبور ميكرد رفتاري داشته باشته كه حتي خودش رو هم ناراحت كنه، اما زندگي هميشه قرار نيست بر طبق ميل ادم ها پيش بره و روزهاي وحشتاك چانيول از زماني شروع شد كه پاي پسري ديگه اي به اسم كيونگسو به رابطشون باز شد...روزي كه نگاه عاشقانه كاي رو به كيونگسو ديد فرو ريخت!!
All Rights Reserved
Sign up to add £; Retaliation ;£ to your library and receive updates
or
#561انگست
Content Guidelines
You may also like
☕⊱A Hug In A Cup⊰☕ by SilverBunny6104
51 parts Complete
بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پارک چانیول" یه باریستای جذاب و آسکشواله و بیشتر با قهوه تحریک میشه تا لاس زدنای بکهیون ... راستی چیزی به اسم " #قهوه‌سکشوال" وجود داره؟ ☕️ •••••••••••••••••••••••••••••••• یونگی هیچوقت فکرش رو نمیکرد با قدم گذاشتن به کافه Heavenly به اصرارهای دوستش اونجا قراره با شیرین‌ترین طعمی از قهوه که چشیده بود اشنا بشه. طعم لب های خوشمزه اون گارسون بامزه پارک‌جیمین شایدم لبخند های کیوتی که میزد یا مدلی که دنبالش راه میوفتاد و هیونگ صداش میکرد میتونست هر قهوه ای رو شیرین کنه... حتی وجود خود مین یونگی رو که خیلی سال بود حتی از قهوه هم تلخ‌تر بود! ظاهرا یونگی بالاخره هم طعم مورد علاقه اش رو پیدا کرده بود... هم یه گربه‌فسقلی که بالاخره بخواد با خودش ببره خونه... گربه ی شانسش! ☕کاپل : چانبک.یونمین. تویون ☕ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره.کمدی. ددی‌کینک ☕محدودیت سنی : NC 18+ ☕نویسنده : Silver Bunny
"Metanoia" [Complete] by RayPer_Fic
47 parts Complete
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
" For your eyes " [Complete] by RayPer_Fic
50 parts Complete
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: انگست | عاشقانه | امپرگ | اسمات •¬‌خلاصه: کیونگسو بعد از اتفاقات تلخی که براش رخ میده، تصمیم میگیره درسش رو ول کنه و دنبال کار بگرده ... چی میشه اگه اتفاقی متوجه بشه به عنوان یک اف.دی حامله اس ؟ اونم نه بچه ی نامزد یا حتی دوست پسرش رو! بچه ی یکی از مشهورترین آیدل های کره که فقط باهاش وان نایت داشته و عشقی در کار نبوده!!! کیونگسویی که باور داشت اگه سعی خودشو بکنه، همه چی درست میشه اما زندگی خیلی زیادی بهش سخت گرفته بود... جونگینی که بخاطر غرورش رو همه چی پا میذاشت در حالیکه وجودش رو چیز دیگه ای تلخ کرده بود ... چانیولی که با جدا شدن از دوست پسرش، تازه فهمید چقدر میتونه عشق گرفتار کننده باشه... بکهیونی که با خیانت از طرف عشقش رو به رو شده بود... این داستان ، داستان این افراد و آدمای زندگیشونه ..‌. شما رو به خوندن این فیک با حضور تمام احساساتتون دعوت میکنیم...❤️ ═ ∘♡༉∘ ═ #DarkChocolate
Haumea by Castle_Demon
61 parts Complete
🔮 Haumea 🧬 Romance • Smut +18 • Omegaverse • Mpreg • Happy end 🥂 Chanbaek • HunHan • KaiSoo • KrisHo 🎩 writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 ❄ Editor: Luira ( Eli ) • - من و تو خیلی وقته راهمون از هم جدا شده! از وقتی که احترام همو نگه نداشتیم و همو خورد کردیم! - من و تو راهمون جدا شد و دیگه هیچی نمیتونه ما رو سمت هم برگردونه! عین دوتا خط موازی که هیچوقت بهم نمیرسن! - بیا بذاریم این خط موازی ادامه پیدا کنه و دیگه نزدیک هم نشیم ؛ چون من واقعا حالم بهم میخوره از اینکه بخوام دوباره سمتت بیام! • ━━━━━━🔞🥂━━━━━━ • - چون اون بچه ی منه و تویی که اونو توی وجودت داری امگای منی! معلومه که برام مهمید! مهمید که حواسم بهتون باشه ؛ اگرم جوری هستم و رفتار میکنم که انگار صدبار این اتفاق برام افتاده فقط برای اینه که خودمو کنترل میکنم تا بتونم اوضاع رو کنترل کنم ؛ اگر الان دعوا کنم و داد بیداد راه بندازم , خودمو مخفی کنم چیزی عوض میشه؟ نه! من و اول اخر پدر اون بچه م ! هرکاری کنیم اون بچه ی من و توئه! • ━━━━━━🔞🥂━━━━━━ • - نمیدونم چرا اینجام فقط میدونم نمیتونم دیگه تحمل کنم ، نمیتونم هر لحظه حس کنم تو سینه م قلب ندارم چون تو نیستی پیشم! خسته شدم از این همه دوری و اتفاقای مسخره ای که مقصرشیم! من ... من فقط میخوام پیشت باشم ، میخوام داشته باشمت و بدونم توام همینُ میخوای! - فقط بی
You may also like
Slide 1 of 10
☕⊱A Hug In A Cup⊰☕ cover
𝐄𝐒𝐏𝐑𝐄𝐒𝐒𝐎♨  cover
My Daddy cover
Deadly human weapon
 cover
کارگردانDirector cover
𝚑𝚊𝚙𝚙𝚒𝚗𝚎𝚜𝚜 [کامل شده] cover
"Metanoia" [Complete] cover
" For your eyes " [Complete] cover
Haumea cover
665,666,667 °To Numbers Life Is Nothing|° cover

☕⊱A Hug In A Cup⊰☕

51 parts Complete

بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پارک چانیول" یه باریستای جذاب و آسکشواله و بیشتر با قهوه تحریک میشه تا لاس زدنای بکهیون ... راستی چیزی به اسم " #قهوه‌سکشوال" وجود داره؟ ☕️ •••••••••••••••••••••••••••••••• یونگی هیچوقت فکرش رو نمیکرد با قدم گذاشتن به کافه Heavenly به اصرارهای دوستش اونجا قراره با شیرین‌ترین طعمی از قهوه که چشیده بود اشنا بشه. طعم لب های خوشمزه اون گارسون بامزه پارک‌جیمین شایدم لبخند های کیوتی که میزد یا مدلی که دنبالش راه میوفتاد و هیونگ صداش میکرد میتونست هر قهوه ای رو شیرین کنه... حتی وجود خود مین یونگی رو که خیلی سال بود حتی از قهوه هم تلخ‌تر بود! ظاهرا یونگی بالاخره هم طعم مورد علاقه اش رو پیدا کرده بود... هم یه گربه‌فسقلی که بالاخره بخواد با خودش ببره خونه... گربه ی شانسش! ☕کاپل : چانبک.یونمین. تویون ☕ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره.کمدی. ددی‌کینک ☕محدودیت سنی : NC 18+ ☕نویسنده : Silver Bunny