Fucking Sunday༄
  • Reads 7,270
  • Votes 1,734
  • Parts 3
  • Reads 7,270
  • Votes 1,734
  • Parts 3
Complete, First published Sep 19, 2020
{COMPLETED}

NAME : Fucking Sunday

WRITER  : Maya^^

COUPIE : Chanbeak

GENRE : SMUT, CUTE , ANGEST , ROMANCE , IMAGINARY

خلاصه فیکشن👇👇

بیون بکهیون ؛ کیوت ترین و خوشمزه ترین موجودیه که از نظر چانیول میتونست آفریده بشه!🌥
اون همیشه سخت کار میکنه تا بتونه بکهیونیش رو خوشحال کنه اما چی میشه که یه روز عادی، بکهیون رو تو بغله پسر دیگه ای ببینه؟💫
پسری که معروف ترین بد بویه کالجشونه و جوری به لبای بکهیون خیره شده که چانیول حس کنه قلبش تو دهنش میزنه.

بعد از اون روز چانیول تغییر میکنه یا روزها دست به دست هم میدن تا بکهیون بفهمه تا چه حد عاشقه اون پسر عینکی با موهای فرفریه؟🌪

                            ⊷••••••••••••••••••••⊶
All Rights Reserved
Sign up to add Fucking Sunday༄ to your library and receive updates
or
#415fantasy
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
35 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Livid Heart🖤🚬 | Vkook by LostJis
47 parts Complete
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی‌ای پر از بدهی و بدبختیه که هیچ چیزی برای از دست دادن نداره. اما یک روز، سرنوشت در قالب یک پیشنهاد عجیب از سوی یک فرد ناشناس و ثروتمند بهش لبخند می‌زنه: اگر بتونه در عرض یک ماه وینسنت، صاحب بی‌رحم و مرموز گی‌کلاب "رد دات" رو عاشق خودش کنه، زندگی جهنمیش تبدیل به بهشتی رویایی میشه. اما چرا از بین این همه آدم، جونگ‌کوک انتخاب شده؟ و آیا وینسنت فقط یک صاحب کلاب ساده است؟ جونگ‌کوک وارد بازی خطرناکی می‌شه که نه تنها قلب، بلکه جونش رو هم به خطر می‌اندازه. آیا می‌تونه عشق وینسنت رو به دست بیاره، یا رازهای تاریک وینسنت و "رد دات" اون رو به نابودی می‌کشونه؟ "_ مطمئنی اولین بارته؟ + آره لعنتی! خواستگارم نیستی که راجع به همچین چیزی بخوام بهت دروغ بگم! _ معمولا یبوست داری؟ + آره. خب که چییی؟ _ یه اکسترنال هموروئید کوچیک اینجاست. + منظورت بواسیره؟ ته... من برای چکاپ ماهانه اینجا نیومدما! _ انقدر غر نزن! خب اگه اینجوری بکنمت دردت می‌‌گیره! "
🧛🏻‍♂️a real manhwa🧛🏻‍♂️      [کامل شده] by layboom
20 parts Complete
🧛🏻‍♂️A real manhwa🧛🏻‍♂️ "یه مانهوای واقعی" نویسند: boom ژانر: رومنس، اسمات، فلاف، فانتزی، سوپرنچرال، طنز، ددی کینک، هپی اندینگ،... کاپل: هونهان کامل شده همیشه فکر میکردم موجودات تخیلی یه جایی تو یه دنیای دیگه زندگی میکنن، مطمئن بودم چون دوسشون داشتم. تا اینکه یه روزی وارد خونه‌ای شدم که نباید و چیزایی فهمیدم که باعث شد تمام ذهنیتم در موردشون تغییر کنه. اون روز دوست پسر جذابم که دست بر قضا یه بابای مهربونم بود بهم تاکید کرد که برای مراقبت از بچه کوچولوش نرم خونش، چندین بار هم تاکید کرد و خیلی قاطع منو از رفتن به خونه منع کرد ولی از اون جایی که من یه دانشجوی معمولی بدشانس بودم پروژه‌ی کوفتیمو تو خونه‌اش جا گذاشته بودم. واقعا با خودم فکر میکردم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفته، نهایتش میخواستن منو سورپرایز کنن، بخاطر همینم نمی‌خواستن برم خونه. هیچ وقت از سرم این موضوع حتی رد هم نمیشد که وقتی وارد پذیرایی شم با موجود کوچولویی روبرو شم که دندوناشو برام تیز کرده و برای خون بدبختم نقشه می‌کشه. اون واقعا تیونگ بود؟! کوچولویی که منو پاپای شماره‌ی دو صدا میزد و لپامو میبوسید؟! با گیجی سرم رو کج کردم و دقیق نگاهش کردم. چرا حس میکردم درست وسط مانهوایی ایستادم که قرار بود نقش فرعیش توسط یه نیمچه
Heaven Garden 🏡 by Saghar_Stories
40 parts Complete
اگر از پارک چانیول ، نویسنده جوان و مشهور کره ای بپرسین -به نظرت بهشت چه جور جاییه ؟ اون قطعا بهتون جواب میده : -جایی که کلبه های چوبی و کوچیک داره ، دور تا دورش رو درخت پوشونده ، به دریا نزدیکه و میشه تو ساحلش روی نیمکت های چوبی نشست و غذاهای خوشمزه خورد ، و صاحبش یه پسر ریز جثه است که همیشه با لبخند و روی خوش با بقیه برخورد میکنه .... اونجا بهشته □■□■□■□■□■□ -تو اینجا چیکار میکنی ؟ -بهت قول داده بودم شیشم ماه می ساعت دوازده شب بیام و در خونتو بزنم ... به قولم عمل کردم □■□■□■□■□■□ -بهت گفته بودم اگر پنج سال دیگه برات یه خونه و ماشین خریده بودم ... اگر همه ی امکانات یه زندگی راحتو برات فراهم کرده بودم اون روز رسما ازت خاستگاری میکنم .. حالا اون روز رسیده .. الان اجازه دارم ازت بپرسم .. باهام ازدواج میکنی ؟ □■□■□■□■□■□ -من اینی که همه میبینن نیستم ! -پس چرا جوری تظاهر میکنی که بقیه فکر کنن هستی ؟ -چون نیاز دارم اینجوری باشم ... ولی واقعیت اینه که نیستم -من چجوری بهت اعتماد کنم ؟ برای من خیلی زوده که بشکنم ... چجوری باور کنم که قلبمو نمیشکنی ؟ -نمیدونم ... فقط میدونم که من عاشقت شدم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,smut🏵 Couple:chanbaek,kaisoo,secret😏🌸 "Complete"🌻
You may also like
Slide 1 of 10
Satisfaction(Minibook) cover
Heartbeat |sevensome| cover
TENSION🍷(vkook) cover
🍑 𝑩𝑰𝑻𝑪𝑯 🍑 cover
"ugly beta" __chanbaek cover
Livid Heart🖤🚬 | Vkook cover
🧛🏻‍♂️a real manhwa🧛🏻‍♂️      [کامل شده] cover
🐺❄️𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝔀𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻❄️🐺 cover
Heaven Garden 🏡 cover
𑁍ᯓ Pinky Promises ᯓ𑁍 cover

Satisfaction(Minibook)

18 parts Ongoing Mature

- مگه کار شما سکس کردن نیست؟ تهیونگ فقط جملشو به زبون آورد و متوجه نشد چطور ثانیه ی بعدش محکم به دیوار پشت سرش کوبونده شد. - من اینجا با کسی نمی‌خوابم پاپی! - پ..پس ....این آدما... -من فقط میزنمشون...خیلی محکم! - چ..چی؟ - تو جات اینجا نیست! 💥 Couple: KookV Genre: smut,bdsm