❥•𝐏𝐔𝐑𝐏𝐋𝐄 𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓ೋ•'𝐂𝐎𝐌𝐏𝐋𝐄𝐓𝐄𝐃'
  • Reads 34,706
  • Votes 3,335
  • Parts 26
  • Reads 34,706
  • Votes 3,335
  • Parts 26
Complete, First published Sep 27, 2020
_رنج کشیدن نشون میده تو هنوز یک انسانی ! درد بخشی از انسان بودنه...
- پس من نمی خوام انسان باشم...
.
_از شنیدن دروغ بیزاری ولی با گفتنش مشکلی نداری؟ 
- ولی یه دروغگوی ماهر کسیه که یه روزی همه حرفا رو باور کرده !
.
خواهر و برادری که زندگی آرومی دارن و همیشه هوای همو دارن، دختری که بیشتر خاطرات شو به یاد نمیاره !
پسر مغروری که در عرض چند ثانیه می تونه از هات به فوق کیوت تبدیل بشه...
چی میشه اگه زندگی شون تغییر کنه؟
اونا می تونن این تغییر رو تحمل کنن؟     
.
▪︎اسم فیک : قلب بنفش
▪︎ژانر : عاشقانه، مدرسه ای، تا حدودی اسمات.جنایی، کمدی تراژدی.
▪︎کاپل : دختر/پسری 
▪︎روز های آپ : یکشنبه 
پ.ن : کیتسون شمارو بوراهه 3>
____________
#1 girlxboy
#1 itzy
#1 boyxgirl
#1 girl
#1 jjk
#1 boy
#1 bts
#1 fantasy
# 1 دختر
# 1 پسری
All Rights Reserved
Sign up to add ❥•𝐏𝐔𝐑𝐏𝐋𝐄 𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓ೋ•'𝐂𝐎𝐌𝐏𝐋𝐄𝐓𝐄𝐃' to your library and receive updates
or
#88fantesy
Content Guidelines
You may also like
ɢʀᴇʏ ᴄᴇʟʟs  by rosali_na
23 parts Ongoing
نام فن فیک: سلول های خاکستری ژانر:معمایی، عاشقانه، لیتل اسمات، انگست، مافیایی، جنایی قسمتی از فیک : شعله های آتش زبانه میکشید و همه چیز جلوی چشمانم میسوخت،قطرات اشک درحالی که روی گونه هام سر میخوردند رد سوزشی به جا میذاشتند،شعله ها انقدر نزدیک بود که انگار از داخل مردمک های چشمم گداخته میشد،همه ی چیز هایی که میشناختم جلوی چشمانم درحال خاکستر شدن بود،یک آن ،یک لحظه گرما از بین رفت و سرمای شدیدی حجوم آورد،لباس هام خیس و بدنم میلرزید،بارون میبارید و باد سردی میوزید، سرم رو بالا اوردم و دستی رو دیدم که به سمتم دراز شده،به آرومی دستم رو سمتش دراز کردم و گرفتمش،گرم بود. یکبار دیگه سرما از بین رفت و گرما حجوم آورد، ساختمون و درختان اطرافم درحال سوختن بودن،فکر کردم دوباره خونمونه، اما اینجا برای من اشنا نیست... _جونگکوک..کوک... با شوک سرمو برگردوندمو دیدمش که روبه‌روم وایستاده،با لبخند و چشمای اشکی بهم خیره شده بود،دستشو بالا آورد نوازش وار روی گونم گذاشتم،فاصله ی بدنامون رو کم کرد و سرشو جلو آورد: آفرین...بلاخره تمومش کردی...تو موفق شدی... لبخندی زدم و با دستم تار مویش رو که باد روی صورتش انداخته بود کنار زدم: اوهوم نونا...تموم شد... بلاخره نابودش کردم... بلاخره کشتمش... خندید و قطره ی اشکی از گوشه ی چشمش چک
Badboy,Badgirl{complete} by k_pop_fanfic
43 parts Complete
◉ نام فن فیک: #پسربد_دختربد ◉ ژانر:عاشقانه_دانشگاهی_اسمات • ◉ قسمتی از فیک: لیسا در حالی داد میزد از پشت سرم گفت:کی لذت برد؟این تو بودی که اینجا اومدی. برگشتم و ابروهامو بالا دادم و گفتم:پس تو چرا قبول کردی؟! در حالی که از جلوم رد میشد و در ماشینش که توی نزدیک ترین پارکینگ به در آسانسور پارک شده بود و باز کرد و با اشاره به پایین تنم با خنده دندون نمایی،چشمکی زد وگفت:چون اون موقع نمیدونستم انقدر کوچیکه! سوار شد و گاز داد و بیرون رفت،انقدر از حرفش حرصی و شوکه شده بودم که دهنم باز مونده بود، شروع به خندیدن کردم و فکم قفل کرده بود... اون دختره ی....چی گفت؟چشم هامو با اعصبانیت بستم و چنگی به موهام زدم...می‌کشمت دختره ی پرو! به سطل اشغالی که کنار ستون بزرگ داخل پارکینگ بود لگد محکمی زدم که صدای دادم بلند شد.... • | #badboy_badgirl🏨🧩| ◉ Couple: #lizkook #rosmin ◉ Writer: #sahr • ◉ کارکتر ها: #Bts - #Jungkook • #Jimin #Blackpink - #Lisa • #Rose #Gidle- #Miyeon #Astro - #Eunwoo #Sf9 - #Jaeyoon وضعیت:تمام شده.
You may also like
Slide 1 of 10
𝖌𝖗𝖊𝖘𝖊𝖆𝖑𝖆 cover
•• Supreme ••  cover
ɢʀᴇʏ ᴄᴇʟʟs  cover
Unwanted Killer | Jeon Jungkook cover
Badboy,Badgirl{complete} cover
INRED | VKOOK cover
🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
vkook one shots(gxb) cover
𝕎ℝ𝕆ℕ𝔾 cover

𝖌𝖗𝖊𝖘𝖊𝖆𝖑𝖆

40 parts Complete

و آخرین صدایی که به گوش رسید متعلق به پیرزنی بود که گفت: سرنوشت همیشه کار خودش رو می‌کنه و شما دوتا وقتی کنار هم قرار بگیرید مرگ خیلی ها رو رقم می‌زنید پس هرگز حتی یک قدم هم به سمت این مرد بر ندار... ↝ʙᴏʏ×ɢɪʀʟ ↝ɢᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍᴀ, ᴍʏꜱᴛᴇʀʏ, ꜱᴍᴜᴛ, ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ #full ↜وضعیت: پایان یافته ⭒2021/06/05 ⟬ #ᴋ ⟭