🍭Baby Long Legs🍭
  • LECTURAS 42,135
  • Votos 7,882
  • Partes 21
  • LECTURAS 42,135
  • Votos 7,882
  • Partes 21
Continúa, Has publicado sep 27, 2020
Contenido adulto
-تو بهم گفتی که یه حیوون نیستم، پس چرا منو آوردی دامپزشکی ددی؟
+تو یه حیوون نیستی چانیول.. اما گاهی وقتا نمیشه مردم رو توجیه کنی که چه چیزی درسته.
-مثل وقتی که نمیتونم بفهمم هیچ چیز ترسناکی توی تاریکی قایم نشده...؟
+آره چانیول؛ درست مثل تاریکی...

🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭

-خواهش میکنم تنبیهش نکن.. بذار بره...
+بس کن چانیول انقد ازش طرفداری نکن وگرنه تو رو به جاش تنبیه میکنم.
-تو خودت قول دادی هیچوقت کسی تنبیه نمیشه ددی.. خودت گفتی هیچوقت دعوام نمیکنی.
+آره چانیول.. و اون مال زمانی بود که بهترین دوست من، بیبی بوی منو همدست تبهکار خودش نکرده بود.

🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦

🍭کـاپـل: بـکـیـول🍨

🍭ژانـر: امگاورس(کت هایبرید)🍉ددی کینک🍉کیوت🍉زندگی روزمره🍉فلاف🍉اسمات

💕ممنون بابت کاور BlaeckButterfly@ عزیز💕


🍭یه فیک کیوت برای بالا آوردن اکلیل و رنگین کمون🍭
🍭با کاپل ژاذاب بـکـیـول🍭
🍭برای بکیول شیپرهایی که دنبال ددی هیون میگردن و فایرلایت هایی که یه بکهیون تاپ میخوان🍭
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir 🍭Baby Long Legs🍭 a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
﴾ Moon wolf  ﴿ de kimkook_Lovrita
36 Partes Continúa
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته
In "Kim" Mansion ⏳️ de Saghar_Stories
37 Partes Concluida
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ de meral_writ
18 Partes Continúa
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg روز اپ: سه شنبه جمعه
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
﴾ Moon wolf  ﴿ cover
Heartbeat |sevensome| cover
In "Kim" Mansion ⏳️ cover
Deadly human weapon
   cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
Ninety-nine cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
•• Supreme ••  cover
🔥under the skin of the city🔥 cover

Before you (I thought I had it all) | Kookv

22 Partes Continúa

جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانو هاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیز ها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: KookV Genre: Romance, daily life, smut Translator: Asal Author: Es_and_Em