خالصه: گناهکارِ قصه ی ما یه مردِ..تهیونگ..مردی که به ظاهر خودش رو گناهکار نمی دونه..ولی.. حِرفه ش چیه؟..زورگیری؟!..باج گیری؟!..کلاهبرداری؟!..یا.. گناهش خلافه یا خلافش گناه؟..شاید هم هر دو.. گناهکارِ قصه ی ما دل داره؟!..وجدان داره؟!..من که میگم داره..ولی اگر دل داره و وجدان حالیشه پس چرا شد گناهکار؟..!! چی شد که تهیونگ این مسیر رو تو زندگیش انتخاب کرد و تهش رسید به اینجا که این اسم شد لقبش؟!(گناهکار) لقبی که خودش به خودش داد ولی، کسی جرات نداشت اونو گناهکار بخونه.. این قصه از کجا شروع شد؟!..شاید از اونجایی که تهیونگ فهمید توی این دنیای بزرگ بین این ادمای دوراندیش و ظاهربین یا باید درّنده باشی یا بذاری اونا تو رو بدرن.. تهیونگ توی زندگیش یک هدف داره..هدفی که براش بی نهایت مهمه..خیلی ها رو برای رسیدن به این هدف از سر راهش بر می داره.. ایا عشق به سراغش میاد؟!.. مردی که حتی از اسمش هم فراریه..کسی که همیشه به عشق پشت پا زده و اون رو مزاحم تو کارش می دونه می تونه عاشق بشه؟..! جونگ کوک پسری پر از شور و احساس..درست نقطه ی مقابلِ مردی سرسخت از جنس غرور..این پسر چطور وارد زندگی تهیونگ میشه؟!..از راه عشق یا.. پسری که به هیچ عنوان حاضر نیست تو زندگیش حرف زور بشنوه و همیشه با زبون تند و تیزش از خودش دفاع می کنه..پسری که نترس نیست ولیAll Rights Reserved