42 parts Ongoing وضعیت عمارت کیم افتضاح بود.
همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد..
انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود!
این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد.
هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد
"کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون
گی است؟"
_______________________________
قسمتی از داستان:
×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن!
+ تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی
ولی من و ندید انتخاب کرد..
اونم نه برای یه وان نایت
برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!!
_______________________________
کاپل:ویکوک
ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات
وضعیت:درحال آپ
نوبسنده:@tiam_vkook