❀Aesthetic Boys ❀هیونجین❀فیلیکس❀
  • Reads 2,583
  • Votes 221
  • Parts 1
  • Reads 2,583
  • Votes 221
  • Parts 1
Complete, First published Oct 21, 2020
هیونجین نمیذاره فیلیکس درد بکشه!
.
.
.وانشات/اسمات/شامل صحنه‌های جنسی

هیونلیکس
#skz  #hyunlix #hyunjin #felix #smut
All Rights Reserved
Sign up to add ❀Aesthetic Boys ❀هیونجین❀فیلیکس❀ to your library and receive updates
or
#2فیلیکس
Content Guidelines
You may also like
Friends or more?  by psychomic4
28 parts Complete
این نخ های وصل و پینه شده که تکه های نامنظم و کوچک و بزرگ قلبم و روحمون رو مثل پارچه های چند رنگ شده بهم وصل میکنه گویی یک عروسک با پارچه های چهل تکه میدوزی تا دوباره مثل روز اولش بشه...اینها همون قطره های اخر برای حفظ جاذبه ی بی رحم و بی قانونی به اسم رابطه و عشقه...همون مقاومتی که با وجود زخم های باز و عمیق لایه های بیرونی و درونی وجودت میخوای زانوهای دردناکت رو بلند کنی و جلوی اون خشمی که سرچشمه ی وابستگی خطرناک و زهرماننده رو بگیری و دوباره و دوباره... بغلش کنی... بهش بگی چیزی نیست... من خوبم... گریه کنه و داد بزنه... بگه متاسفه... برای اینکه بهت سیلی زد... بگه متاسفه... برای اینکه متولد شد تا سرت داد بزنه... بگه نرو... و زجه بزنه برای موندنت... اما تو بگی... من خوبم...اروم باش... درست میشه... درستش میکنیم چون من نمیرم... و درست همون لحظه... از لای اون نخ های دوخته شده... خون چکه کنه... ___________________________________________________ ✴️ درد داره؟ منو میبخشی؟ ازم متنفری؟... ✳️ اره... درد داره... خیلی زیاد... نه... نمیبخشمت... هیچوقت... ولی... ازت متنفر نیستم... ___________________________________ 🔶 Couple : Hyunlix 🔶Genre : psychology, smut, harsh, slice of life 🔻آپلود : روز های فرد ❇️Hope you enjoy it...
False trust✴️ by psychomic4
44 parts Complete
اعتماد... هم میتونه انگیزه ای رو بسازه برای ادامه این جهنم به ظاهر زندگی با تکیه به آدمی که نه جزئی از تو بلکه اون خوده تو باشه... هم میتونه وسیله ای بی رحم برای زمین زدنت بشه... وقتی زیر پاهات جوری خالی میشه که با خودت میگی " اصلا زمینی از اول وجود داشته؟" اعتماد غلط یعنی راهی که با خیال راحت توش قدم گذاشتی و خودتو سپردی به تکیه گاهی که سالها دنبالش بودی... ولی... درست زمانی که برمیگردی و عقبو نگاه میکنی، میبینی زمین با هرقدم تو خرد شده و ریخته... میترسی از اینکه بیوفتی، میخوای راهو بیشتر ادامه بدی ولی درست همون موقع... دستی تورو اروم هول میده... اون لحظه سقوط و معلق بودن... همون شکستیه که ما ازش میترسیم اما... شکست واقعی زمانیه که بفهمی اون دستی که هولت داد... مورد اعتماد ترین ادم زندگیت بوده... _______________________________________________ ✴️: تو به من شلیک نمیکنی.... ✳️: امتحانش ضرری نداره... ◾Genre : criminal, action, mystery, smut 🔺Couple : Hyunlix Hope you enjoy it...
Illusion -Sunki- by haeronie17
11 parts Ongoing
چشمامو روی هم میزارم... دوباره... مثل هرروز... مثل هرشب. قوطیای قرصای خواب آور... دارو... میگن جز آسیب چیزی عایدم نمیشه ولی من میدونم... اون... اون وجود داره... اگر نداشت چطوری میتونست نفسای آرومشو توی گردنم خالی کنه؟ نفسای گرم و کوتاهش... اون... اون توهم نیست..‌. فقط... برای دیدنش باید بخوابم... باید... باید وارد دنیاش بشم. هفته هاست که نخوابیدم... خواب... دلتنگشم... دلتنگ دیدنش. بوش. صداش. موهاش. حرفاش. لب‌هاش.. لب‌هاش.. لب...هاش... بالشت سردو محکم تر در آغوش میکشم. شاید در انتظار وجود گرمش. اون پسر کوچولو بهم ^احتیاج^ داره. اینطور نیست؟ ولی... من بهش ^اعتیاد^ دارم! بدون اون زندگی ممکن نیست نه؟ اون شب... اون تصادف ترسناک... پاچیدن خون و زخم های باز... صدای جیغ... و اتفاقای ترسناک دیگه... اما اون هنوزم پیشمه پس... عاشقش میمونم. تا آخرین نفس داداشیا سیسیا سلام. ایشالا مشخص باشه که کاملا دیوونه شدم🛐 نه حالم خوب نیست. حالم وحشتناک عجیبه. هیچ انتظاری برای خونده شدنش ندارم چون دوره دیگه دوره‌ی واتپد نیست همه رفتن :)))) جوری که اون قدیما همه بودیم>>> نبابا کی گفته دارم گریه میکنم؟ هعی هعی. بگذریم. نوشتم به یادگار بمونه از این یکی دیوانگی! تم موضوعای من کلا همیشه قبرستونیه🕷 (جدی توصیفش همینه🕷😂) داستان مشخصه دیگه. دوستون دارم🕷 بپایید ج
The Red Sun •~sunki~• by haeronie17
16 parts Complete
Coup: Sunki •~shot~• _پس عشقمون چی میشه؟ +پس بقیه چی میشن؟ _ولی.‌.. +نمیتونم انقدر خودخواه باشم! توهم انقدر خودخواه نیستی لونا... دست سولو محکم گرفت. _دستمو ول میکنی؟ بهم قول داده بودی! سول دستشو روی دست لونا گذاشت. +میدونی.... چرخ زندگی هیچ وقت طوری که ما میخوایم نمیچرخه! _انقد تیکه و حرفای چرتو پرت بارم نکن سول! چرا ما باید خودمونو فدای بقیه کنیم!؟ کلمه هایی که از بین لونا بیرون میومدن بلند و بلندتر شدن. + چون پای زندگی خیلیا وسطه لونا! _ولی سول من... من نمیتونم ولت کنم! قطره های اشک شروع به نوازش گونه های سرد لونا کردن. +فکر میکنی من میتونم؟ سولم تسلیم شد. صداش شروع به لرزیدن کرد. لونا با نا امیدی به پیراهن سول چنگ زد. _خواهش میکنم سول! اینکارو نکن! مگه بهم نگفتی عاشقتم؟ مگه بهم نگفتی تا ابد باهمیم؟! چطوری میتونی؟! بدون تو نمیتونم... نمیشه! میفهمی؟! صدای خش دارش بلندتر میشد و اشکاش روی دستای سول میریختن. اینکه دیگه صدای خنده‌های لونارو نشنوه ، هرروز با کشیدن بوی بدن لونا تو کل وجودش بیدار نشه ، اینکه دیگه دختر کوچولوشو بغل نکنه... برای سول کابوس بود. اگه همه‌ی این سختیا مال خودش بود میرفت ولی اشکای لونا... ترس از شکستن قلبش... اینا بودن که مانع رفتنش میشد. خبب سلاممم! خوش اومدید و خیلیی خوشحالم که زمانتونو برای خوندن
You may also like
Slide 1 of 10
Wait for me ^hyunlix^ cover
seven⁷ cover
Friends or more?  cover
fox cover
OVERDOSE cover
طلسم انتقام (Spell revenge) فصل اول[کامل شده] cover
{OneShot Book} cover
False trust✴️ cover
Illusion -Sunki- cover
The Red Sun •~sunki~• cover

Wait for me ^hyunlix^

37 parts Ongoing

کاپل ها : Hyunlix _ hyunmin _ Minsung _ 2chan ژانر : romance _ dark _ smut روزهای آپ : دو شنبه ها