⋅ᵗʰᵉ ᴡʀOɴɢ ʟOᴠᴇ⋅
  • Reads 6,382
  • Votes 446
  • Parts 2
  • Reads 6,382
  • Votes 446
  • Parts 2
Ongoing, First published Nov 05, 2020
Mature
ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ⋅ ʜᴜɴʜᴀɴ⋅ ᴋʀɪsʜᴏ⋅
ɢᴇɴʀᴇ: ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ⋅ sᴍᴜᴛ⋅ ᴀɴɢsᴛ⋅
ʷʳⁱᵗᵉʳ  ִֶָ ᴀᴊᴜᴍᴍᴀ ᴡɪɴᰔᩚ
_____________
گذشته یه سایه‌ست که تا نور ببینه، همه‌جا دنبالت راه میاد. چانیول برای فرار از اون سایه، سال‌ها خودش رو تو تاریکی پنهان کرد؛ اما چون اون از نور فراری بود، دلیل نمی‌شد نور به دنبالش نره.

- ازم بدت میاد هیونگ؟

- بهم نگو هیونگ. من برادرت نیستم.
________
خاطرات مثل یه کتابِ!
احیاناً اگه چند ورقی ازش کنده بشه؛ تو می‌مونی و باتلاقی از افکار، که هر کدوم به نحوی غرقت می‌کنه.
و حالا دو آدم با چهره‌ی یکسان و دنیاهای متفاوت، تو باتلاقی عمیق، برای یافتن ورق‌های گم‌شده‌ی کتاب خاطرات‌شون دست‌وپا می‌زدن.

"- ولی شماها شبیهِ سیبی هستین که از وسط نصف شده."

"- دلیل نمیشه چون شبیهِ منه، آدم مطمئنی باشه."

"- حق با اونه، چون نیمه‌ی خراب و فاسد اون سیب نصیب من شده."
________
همیشه آرامش رو به دریایی تشبیه می‌کرد که گوش سپردن به صدای برخورد امواج، تمام احساسات منفی رو از زندگیش شسته و از بین می‌بره.
ولی آب‌وهوای دریا همیشه آروم نیست. ممکنه یه سونامی با حضور ناگهانیش، آرامش امواجش رو بهم بزنه.
و سونامی‌ای که آرامش رو از زندگیِ ییفان گرفت، یه بچه بود!

"- ازم می‌ترسی؟"

"- اگه بگم آره؟"
All Rights Reserved
Sign up to add ⋅ᵗʰᵉ ᴡʀOɴɢ ʟOᴠᴇ⋅ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
 نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook  by vidles_queen
52 parts Complete
نام رمان : Автор любви نویسنده عشق ( کامل شده ) نویسنده : Queen ژانر : امگاورس / اسمات/ | کاپل: vkook « هپی انده » ******************* قسمت هایی از رمان ************************ تهیونگ : من جفت تو ام من پدر اون بچم نه اون جفت لعنتیت ! کوکی : بعد اون اتفاق بعد پنج سال شدی جفتم ؟!چه شوخی بامزه ای ! تو جفت من نیستی ! تو پدر اون بچه نیستی فهمیدی ؟! اینقدر نزدیک منو بچم نشو! تو هیچی اون نیست ! تو هیچی نیست تهیونگ ! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ تو قاتل امگای منی تو !تو امگای منو ازم گرفتی ،زندگیه منو ازم گرفتی فقط و فقط تو وجودت ، نفس کشیدنت اضافه هست تو باید بمیری همونطوری که امگای من مرد! ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ +نههههه امگا ........ +آقای دکتر آقای دکتر امگام ..اون زنده است مگه ..نه اون نمرده مگه نه !؟~ متاسفم امگای شما...مردن !+نه ..نه امگای من نمرده نه اون نمرده امگااا ****************** تفنگ رو از روی سرش برداشت روی قلبش گذاشت + بزن ..پوزخندی زد وادامه داد منتظر چی هستی بزن دیگه ! نگاهی به چشمای فرد روبروش انداخت ، ~تو ..تو کی هستی ؟! +من ..من کسی هستم که قول دادی اولین و اخرین نفر عاشقش باشی البته تو خیلی وقته که فراموشش کردی . با یه حرکت الفا رو روی زمین انداخت و بدو بدو از اون محل دور شد
Bağışla_vkook / ببخش _ ویکوک  by vidles_queen
62 parts Ongoing
نام رمان :Bağışla /ببخش کاپل ها : ویکوک / یونمین/نامجین ژانر ها :/تریلر/امگاورس /کمی طنز/درام/اسمات/ نام نویسنده : Queen_زمان آپ پنجشنبه _هپی اند قسمت هایی از رمان تب کرده بود میخواست از تختش پایین بیاد که نمیذاشتن تهیونگ : امگام ..امگام اون تو عمارته اون... خدمتکار تاج سوخته ای رو به الفا داد که روش طرح گل رزی بود . خدمتکار : متاسفیم عالیجناب ___ ___ ___ بازوش رو گرفته بود و محکم میکشیدش گریه هاش دوباره شروع شده بودن . روبروی همون میز وایسادن و اربابش رو به مرد گفت : ایشون بودن ؟! ~خودشه امادش کن ! _______________ تهیونگ : باورم نمیشه تو رو جای کوکی پاک و معصومم اوردم ! که یهو امگا زد زیر گریه امگا : ..هق ددی ته ته جونگکوکی یو دوشت نداره هق اون ..منوهق دوشت ندایه ..هق هیچکس ..هق جونگکوکی یو دوشت ندایه هق و بعد با صدای بلند تری گریه کرد و تهیونگ با منگ ترین حالت بهش خیره شد اون اون امگا لیتل بود ؟! تهیونگ : تو ..تو لیتلی ؟! __________
𝐌𝐲 𝐑𝐞𝐝 𝐖𝐢𝐧𝐞 by my_third_eye
33 parts Ongoing
𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐦𝐲 𝐫𝐞𝐝 𝐰𝐢𝐧𝐞 ☀︎︎ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 1*8, 𝐟𝐥𝐮𝐟𝐟, 𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧 𝐧𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 𝐭𝐚𝐞𝐠𝐢 𝐡𝐨𝐩𝐣𝐨𝐧𝐠 𝐚𝐭𝐞𝐞𝐳 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐧𝐢𝐧𝐚 ❥︎ 𝐄𝐥𝐠𝐚 جونگ‌کوک می‌تونست گرگ سفید و کوچولوی جفتش رو ببینه که با چابکی بین درخت‌ها می‌جست و ازش دور می‌شد. جیمین با دلی شکسته، لابه‌لای درخت‌ها می‌دوید و می‌خواست خودش رو به هیونگش برسونه. دلش شکسته بود و فقط می‌خواست به یه جای امن پناه ببره و از اونجا دور بشه. اما با صدای کوبش پنجه‌های قوی که از پشت سرش شنیده می‌شد ترسید و ناچار نگاهی به عقب انداخت. با دیدن گرگ سیاه و بزرگِ جفتش که با خشم دنبالش می‌کرد، سرعت دویدنش رو بیشتر کرد که پاش به ریشه‌ی بیرون زده‌ی درختی گیر کرد و با شدت زمین خورد. جونگ‌کوک با خوشحالی خرناسی کشید و با یک جهش روی بدن دردمندش خیمه زد.
You may also like
Slide 1 of 10
𝐿𝑖𝑡𝑡𝑙𝑒 𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎💖𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅💖 cover
sillver moon 🐺🌑🕸️ cover
 نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook  cover
تو متعلق به منی cover
> MINE🌙[Completed] cover
Forced Marriage cover
Bağışla_vkook / ببخش _ ویکوک  cover
𝐌𝐲 𝐑𝐞𝐝 𝐖𝐢𝐧𝐞 cover
𝑳𝒊𝒈𝒉𝒕 𝒊𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒅𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 cover
𝘐 𝘏𝘢𝘵𝘦 𝘠𝘰𝘶 cover

𝐿𝑖𝑡𝑡𝑙𝑒 𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎💖𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅💖

30 parts Complete

Genre : Omegavers💖 Romance 💖 Little 💖 Smut 💖Mpreg 💖and .... Cap :Vkook 💖 Up: Unknown💖 By Amador💖 💖 بعد از تصادف، جونگ کوک در ساید لیتلیش فرو میره و فصل جدیدی برای اون دو شروع میشه.... 💖 زندگی تهیونگ و کوک پر از شیرینی و آب قنده! تا وقتی که جین ، مشاور جونگ کوک و دوستشون، راه حلی برای بازگشت کوک به حالت عادی پیشنهاد میده... 💖 چه اتفاقی برای لیتلی که فکر میکنه ددیش دوستش نداره می افته....؟ Part Of Story💖💖 ❌🔞 با نفس نفس به دست سفید رنگ ته نگاه کرد و بعد با چشم های گرد به سمتش برگشت: شیل موژه؟ تهیونگ اروم خندید: شیرموز دوست داری؟ کوکی با ذوق دست زد: پس شیل موژایی که میخولدم تو این نی بزلگه( به عضوش اشاره کرد!) خونه میتلدن... ❌🔞💖 🥇فیکشن 🥇ویکوک 🥇 امگاورس 🥇 romance 🥇vkook