...mad prince...
  • Reads 141
  • Votes 26
  • Parts 10
  • Reads 141
  • Votes 26
  • Parts 10
Ongoing, First published Nov 13, 2020
داستان تو یه زمان خیالی تو کره اتفاق میوفته...
دوتا راهزن به اسم های جین و سایون که تو سلول تاریک منتظر طلوع خورشیدن تا زندگیشون به پایان برسه...
اما درست قبل از این که جلاد ها سرشون رو ببرن...
صدایی متوقفشون میکنه...
اولش انگار یه فرشته برای نجات اومده...
اما بعد از این که صاحب صدا مشخص میشه...
میفهمن نه تنها فرشته ای در کار نیست...
بلکه یه راست به قلمرو یه شیطون دیوونه سقوط کردن...




این داستان یه کار تیمیه...
امیدوارم خوشتون بیاد...😋✌🏻
All Rights Reserved
Sign up to add ...mad prince... to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
rebellious(سرکش)  by Querencia_Metanoia
32 parts Ongoing
🂡🂡🂡مردی زاده شده از قدرت که آس پیک پنهان شده در تاریکی هر مانعی رو فدای قدم های پر صلابتش میکنه و اون این آس پیک رو مدیون یه انتخابه. انتخاب و سرپرستی یک پاک و تبدیل کردنش به کسی که از جسد دشمن هاش برای رسیدن به آغوش مرد پله میسازه. 🂡🂡🂡🂡 برشی از فیک 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «-اونقدر بهت نزدیک شدم که میتونم لمسش کنم، دردهات، آرزوهات و لذت هات میخوام همشون رو احساس کنم» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 «پشیمون نیستم، حالا هدفم معلومه، میخوام روی زمینی که قدم میزنی فرشی از جنس دشمن هات پهن کنم.» 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 ☾- یه هیولا اما هیولایی که میکشه فقط برای تو، هرکس سر راهت قرار بگیره رو میکشم چون کسی حق نداره توی خط تو باشه. 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 - اگه فکر می‌کنی این آخرین باره که منو این‌طور می‌بوسی... پس هیچی از من نمی‌دونی تهیونگی، تو منو یه هیولا کردی و حالا میتونی مانعم بشی تا بیشتر نخوام؟ 🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡🂡 نگاهی به چشم های نگران جیمین انداخت و گفت: یونگی-هیولایی که اون با دستهای خودش ساخته اگر امشب نتونه تهیونگ رو به دست بیاره همه جا رو به خون میکشه و تهیونگ هم اینو میدونه پس مجبوره بهش اجازه ی پیش روی
Damon/رام کردن by Lomara_926
18 parts Ongoing
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
You may also like
Slide 1 of 10
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️ cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
LOSER  cover
My Sin cover
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
rebellious(سرکش)  cover
𝐔𝐧𝐬𝐩𝐨𝐤𝐞𝐧[𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕 𝐀𝐔] cover
Damon/رام کردن cover
❊𝐏𝐨𝐥𝐢𝐥𝐥𝐚❊ cover
^^ KookV short stories ^^ cover

⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️

137 parts Ongoing

اینجا ادامه جلد اول رمان فرشته کوچولوی من پارت گذاری می شه جلد دوم نیست🍷