«𝑐𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑» -دلم برای بارون تنگ شده بود! با چشم های غمگینش بهم نگاه کرد و صدای زیباش که زمزمه وار چیزی میگفت توی گوشم پیچید... -هودی هایی که نمی تونی بپوشیشون... بارونی که نمیتونی با چتر زیرش قدم بزنی... سرمایی که نمیتونی حسش کنی چه دلتنگی داره؟! ❀𝑛𝑎𝑚𝑒: 𝐼 𝑙𝑜𝑣𝑒𝑑 ℎ𝑖𝑚 ❀𝑐𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒: 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑣 ❀𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: 𝑘𝑖𝑚 𝑟𝑜𝑚 𝑟𝑜𝑚 ❀𝑔𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑠𝑎𝑑, 𝑟𝑒𝑣𝑖𝑒𝑤 𝑚𝑒𝑚𝑜𝑟𝑖𝑒𝑠, 𝑠𝑎𝑑 𝑒𝑛𝑑All Rights Reserved