War Prisoner / Persian Translation
  • Reads 98,747
  • Votes 18,958
  • Parts 75
  • Reads 98,747
  • Votes 18,958
  • Parts 75
Complete, First published Dec 01, 2020
✾ 𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 :
↬War Prisoner ⚔🩸

✾ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 (𝐒) : 
↬ Li Hua Yan Yu🎋

✾ 𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : 
↬Mnemeaa 
↬Panisal 

━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
✾ خلاصه : 
 سو یی، ژنرال بزرگ کشور چی، به دست ارتش کشور دشمن اسیر می‌شه. این مرد قراره در مواجهه با سقوط کشورش و علاقه شاه کشور دشمن چه واکنشی نشون بده؟
━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add War Prisoner / Persian Translation to your library and receive updates
or
#6novel
Content Guidelines
You may also like
RED TYPEWRITER  by TemisBarany
42 parts Ongoing
سناتور کیم فردی باکمالات ، مستبد و مردسالار و دولتمندی بود که خیلی ها از جمله مادلین خواهان او بودن و همین حقیقت باعث می‌شد پیچک های حسادت خفه‌کننده خرخره‌شُ بچسبه و نزاره نفس بکشه ! ************* اسم فیک : ماشین تحریر قرمز کاپل : ویکوک ، سیکرت ژانر : رمنس ، عاشقانه ، لیتل اسمات / سلطنت، امگاورس ، لیتل کمدی، هیستوری، انگست ... فصل اول = کامل شده S1 فیک : + من همسر اون عیاش نمیشم × راه و جاده برات نزاشتن! انتخابی نداری آلبالوی ترش! + بهت نشون میدم چجوری راه و جاده میسازن .. ................ × اون مهمونی برای توعه، چرا مشکی پوشیدی ؟ + قدرتمُ به رخ میکشم ................. ÷ تو با کیک زدی تو صورتم !!! + ما تو میلان اینجوری خوشامد میگیم ............... _ پسر خوش منظر و شکیبایی دارید × آه اون تک امگای شیطون خانواده اس ، سناتور _ اون پسر یه امگاس ؟؟!!! ............. + عشق من اندازه ی دریاها و اقیانوس ها بزرگه ! _ دلم‌میخواد تو اقیانوسی که میگی شنا کردنُ یاد‌بگیرم ........ تک امگای خانواده ی تاجر پارچه ،که از قضا پسر هم هست و کمیاب، خاستگار های زیاد و آدم حسابي داره ! اما مگه اون پسر چشم فندقی به چیزی جز قدم زدن بین گل های ادرسی و یواشکی دزدی گیلاس و آلبالو از آشپزخونه بزرگ خونشون و نوشتن خوب و بد دنیا با اون ماشین تحریر قرمز آلبالویی ،توجه میکنه ؟ مگر اینکه
My baby shot me down  by fatiiiima_bs
15 parts Ongoing
🍁نام فیک: My baby shot me down 🍁کاپل: چانبک 🍁ژانر: رمنس، انگست، روزمره 🍁محدودیت سنی: +۱۸ همه ی زخم ها یک روزی خوب میشوند بعضی ها زودتر، بی درد تر ، بی هیچ ردی از بین میروند.. یک روز صبح که لباس میپوشی متوجه میشوی اثری از آن نیست. بعضی زخم ها عمیقترند، ملتهبند، درد دارند، با هر لمس بی هوا سوزشی از زبری روی زخم شروع میشود ریشه میزند به اعصاب دستانت به اعصاب زانوانت به شقیقه ها به ماهیچه های قلبت به چشمانت به کیسه های اشکی گوشه ی چشمانت.. شب ها..به پهلوی راست میخوابی و مراقبی سرباز نکنند.. روزها..روی ان را خوب میپوشانی دلت نمیخواهد کسی زخمت را ببیند دلت نمیخواهد کسی چیزی بپرسد. میدانی انجاست ولی با همه درد و سوزشش دلت می خواهد فراموشش کنی. یک روز صبح که لباس میپوشی متوجه میشوی از زخماهایت تنها خطوط کج و معوج صورتی رنگ مانده و از دردهایت یک یاداوری محو از حسی که مدتها گریبان گیرت بود و حالا دیگر نیست. دیگر نیاز به پنهان کردن هیچ چیزی نداری. از خانه بیرون میزنی. نفسی تازه میکنی. دیگر از خودت و زخم هایت نمی‌ترسی از ادمهایی که زخمی ات میکنند نمیترسی. میدانی همه ی زخم ها یک روز خوب میشوند. حتی آنهایی که از عزیزترین هایت خورده ای.. *نیکی فیروزکوهی
You may also like
Slide 1 of 10
[DOGGY LIFE !!!] cover
power(bjyx)✔️ cover
Forbidden love cover
The fifth sense cover
new life cover
RED TYPEWRITER  cover
گمشده در دستان تو cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
My baby shot me down  cover
Mea culpa  cover

[DOGGY LIFE !!!]

27 parts Complete

-خدای من این یک فن فیک لعنتی نیست این زندگی واقعی منه! به دنیای ذهن شیاعو ژان خوش آمدید جایی که اون ماجراهای زندگیشو به متفاوت ترین شکل ممکن بیان میکنه ! یه فن فیک فوق طنز از کاپل ییژان ^^ امیدوارم خوشتون بیاد.