Maybe ordinary, maybe attractive
  • مقروء 20,017
  • صوت 4,773
  • أجزاء 55
  • مقروء 20,017
  • صوت 4,773
  • أجزاء 55
إكمال، تم نشرها في ديسـ ٠٨, ٢٠٢٠
اسم:مين يونگي
انگيزت: پيدا كردن گذشتم
اسم:شوگا
انگيزت:پيدا كردن جانگ هوسوك 
اسم:جانگ هوسوك
انگيزت:تا الان ميخواستم خوشحال زندگي كنم اما الان دنبال گذشتمم 

وقتي مين يونگي  ترانه نويس شبكه sbs به طور ناگهاني با خبرنگار kbs جانگ هوسوك اشنا ميشه
كي فكرشو ميكرد نقطه مقابل زندگي همديگن 
سرنوشت چي براشون درنظر گرفته!
ادم هاي عادي اي كه ميخوان موفق بشن اما گذشته مشترك چي ميشه؟!
روانشناسي.روزمره.اسمات.انگست
Sope.kookv.vkook.secret
جميع الحقوق محفوظة
الفهرس
قم بالتسجيل كي تُضيف Maybe ordinary, maybe attractive إلى مكتبتك وتتلقى التحديثات
أو
#30harsh
إرشادات المحتوى
قد تعجبك أيضاً
Ninety-nine بقلم Badgalshookoo
72 جزء undefined أجزاء مستمرة
📣خلاصه: تهیونگ‌ چیزهای زیادی از دانشکده‌ی حقوق یاد گرفته بود. ۹۹٪ از آموخته‌هاش، اون رو به جایگاه فعلی‌اش رسونده بودن و به یکی از جوون‌ترین و برجسته‌ترین وکیل‌های حال حاضر کشور تبدیلش کرده بودن. شاید از خودتون بپرسید که پس اون ۱٪ باقی‌مونده چی‌ می‌شه... خب، اون ۱٪، پنج‌سال پیش، بعد از کات کردن با دوست‌پسر سابقش از بین رفته بود! تهیونگ تا صبح امروز فکر می‌کرد دیگه هرگز قرار نیست اکسش رو ببینه؛ اما الان رو‌به‌روی اون پسر با موهای کوتاه مشکی و چشم‌های درشتش ایستاده بود و داشت به نیشخندی که روی صورتش بود، نگاه می‌کرد. جئون جونگ‌کوک هنوز هم مثل قبل بود و ذره‌ای تغییر نکرده بود، به‌جز اینکه این‌بار دستبندی به دست‌هاش زده بودن و پرونده‌ی اتهام به قتلش، زیرِ دستِ تهیونگ بود تا بعداز بررسی‌های لازم، به عنوان وکیلش ازش دفاع کنه! ⇶Update: روزهای فرد ⇶Genre: Criminal, Romance, Angst, Smut • Couple: KookV
Strawberry farm||Kookv بقلم S_TAEHKOOK
27 جزء undefined أجزاء مستمرة
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون مرد جفتشه؟ ••• _اگه با من جفت بشی مادر و پدرت و پیش بهترین متخصص ها میبرم و یه خونه خوب براشون توی سئول پیدا میکنم!تازه میتونم بازنشسته اشون هم بکنم جوری که پول بیشتری بهشون داده بشه!تمام پول زمین هم بهشون میدم... +اما ما هم دیگه و نمیشناسیم... _بهش به چشم یک قرارداد نگاه کن! +سودش برای تو چیه؟ _من نمیخوام به اجبار با کسی جفت بشم...حالا که جفت خودم و پیدا کردم خانواده ام اینو درک میکنن!کافیه جلوشون تظاهر کنیم که باهم خوب و خوشحالیم همین! _قبوله؟ ••• Couple:Kookv Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:~ By: S_TAEHKOOK
THE SECRET HUSBAND  بقلم Helen___Aw
76 جزء undefined أجزاء إكمال
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
﴾ Moon wolf  ﴿ بقلم kimkook_Lovrita
31 جزء undefined أجزاء مستمرة
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های یک دست هم قادر نیست گـرگـه مـاه نام گذاری شدند قبایل محلی معتقدن زوزه ی آن گرگ ماه را به خون میکشد و زیر سلطه ی خود میگرد هیچ گرگی قادر به مبارزه و یا حتی مقابله با گـرگـه مـاه نیست زیرا قدرت او با هیچ گرگی قابل مقایسه نیست ولیکن در هر 100 سال یک بار هم زوزه ی این گرگ شنیده نمیشود زیرا اون در هر هنگام بین مردم محفوظ بوده و هیچوقت چهره ی خود را آشکار نمیگردد اون قادر نیست عاشق هیچ شخص دیگری جز جفت حقیقی و منتخب الاهه ماه شود ﴾ Moon Wolf ﴿ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ couple = { Vkook } the writer = { 𝑳𝒐𝒗𝒓𝒊𝒕𝒂 } genre = { Omegaverse، up to date، modern، romance، Angst، Smat، Royal ، time travel، historical ژانر = { امگاورس، بروز و امروزی، رومنس، انگست، اسمات، سلطنتی، سفر در زمان، تاریخی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ up= یکشنبه، و پنجشنبه های هر هفته